توانمندسازی به جای مستمریگیری؛ مسیر عدالت و توسعه پایدار

در جامعهای که عدالت اجتماعی را زیربنای توسعه میداند، توانمندسازی نه یک شعار، بلکه ضرورتی راهبردی است. سازمان بهزیستی کشور، بهعنوان یکی از مهمترین نهادهای سیاستگذار در حوزه سلامت اجتماعی، اخیرا با چرخش از سیاستهای اعانهمحور به سمت سیاستهای فرصتآفرین و توانمندسازانه، گام بلندی در مسیر تحقق رفاه پایدار و استقلال اقتصادی جامعه هدف خود برداشته است.
بیش از هشت میلیون جامعه هدف این سازمان هستند و بالغ بر یک میلیون و ششصد هزار نفر از خدمات مستقیم سازمان بهزیستی بهرهمند میشوند.
البته دایره خدمترسانی این سازمان محدود به جامعه هدف نیست؛ خدماتی همچون اورژانس اجتماعی (۱۲۳)، مشاوره رایگان (۱۴۸۰)، برنامههای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی، و غربالگریهای ژنتیک، بینایی و شنوایی تقریباً همه مردم را پوشش میدهد.
رویکرد جدید بهزیستی، بر پایه توانمندسازی و فرصتآفرینی به جای مستمریمحوری، به دنبال آن است که وابستگی را به خودباوری تبدیل کند؛ تا جامعه هدف نه تنها دریافتکننده خدمت، بلکه تولیدکننده، کارآفرین و مشارکتکننده فعال در اقتصاد و اجتماع باشد.
توانمندسازی یعنی ایجاد شرایطی که هر فرد، صرفنظر از محدودیتها یا موقعیت اجتماعی خود، بتواند زندگی شایستهای بر پایه مهارت، آموزش و مشارکت بسازد. این نگاه، همانگونه که پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: «بهترین مردم، کسى است که مردم از او بهره مند شوند.»،
و نلسون ماندلا تأکید میکند:
«آموزش قویترین سلاحی است که میتوان با آن جهان را تغییر داد.»
برنامههای توانمندسازی افراد دارای معلولیت شامل شناسایی استعدادها، حمایت از اشتغال پایدار، مناسبسازی فضاهای شهری و تقویت حضور اجتماعی و ورزشی آنان است. رویکردی که به «معلولیت» نه به عنوان ناتوانی، بلکه به عنوان شکلی از تنوع انسانی نگاه میکند.
آموزش مهارتمحور، پرورش اجتماعی و حمایت روانی، کودکان بیسرپرست و بدسرپرست، مسیر این کودکان را از آسیبپذیری به مشارکت فعال در جامعه تغییر میدهد. آیندهسازی برای آنان، آیندهسازی برای کشور است.
درباره زنان سرپرست خانوار و زنان بدسرپرست، آموزش مهارت، اشتغالزایی، کارآفرینی و مشاورههای اجتماعی، ابزارهایی هستند که به این زنان کمک میکند تا با حفظ کرامت انسانی، استقلال اقتصادی و اجتماعی خود را به دست آورند.
و نهایتا سالمندان و اقتصاد نقرهای! سالمندان، سرمایههای نقرهای هستند. مفهوم اقتصاد نقرهای بر استفاده از تجربه، مهارت و توان مصرفی سالمندان در چرخه اقتصادی، با کمترین هزینه و بهره وری مطلوب تأکید دارد؛ بهگونهای که حضور آنان در بازار کار، آموزش، کار داوطلبانه و فعالیتهای اجتماعی، علاوه بر رفاه فردی، بهرهوری و پویایی اقتصادی کشور را نیز افزایش دهد.
بیتردید، توانمندسازی مسیر آسانی نیست. محدودیت منابع مالی، کمبود آموزشهای تخصصی، ضعف دادههای جامع ملی و موانع فرهنگی از چالشهای جدی این مسیر هستند. با این حال، سازمان بهزیستی با استفاده از مدلهایی نظیر توانبخشی مبتنی بر جامعه (CBR) و همکاری با سازمانهای مردمنهاد و بخش خصوصی، در حال بازتعریف نقش خود از «حامی منفعل» به «محرک توسعه اجتماعی» است.
توانمندسازی مأموریتی همگانی است. رسانهها، دانشگاهها، بخش خصوصی و جامعه مدنی، در بازتاب موفقیتها، تقویت انگیزهها و تغییر نگرش عمومی نقشی اساسی دارند. همانگونه که امام علی(ع) درباره عدالت می فرماید: عدل آن است که هر چیز در جای خودش قرار گیرد.
چرخش سیاست سازمان بهزیستی از اعانهمحوری به توانمندسازی، یکی از هوشمندانهترین و انسانیترین تحولات اجتماعی است. این رویکرد نه تنها موجب کاهش فقر و آسیبهای اجتماعی میشود، بلکه مشارکت فعال اقشار مختلف در توسعه کشور را تضمین میکند.
جامعهای که در آن، هر فرد بتواند فرصت رشد، آموزش و مشارکت داشته باشد، جامعهای است پایدارتر، برابرتر و انسانیتر.
منبع: رکنا


