مهراب قاسمخانی: برای این تلویزیون متاسفم و حاضر نیستم به آن برگردم

مهراب قاسمخانی – نویسنده سینما و تلویزیون به موضوعات مختلفی از جمله امکان ساخت اثری با محوریت «اُفتو»، فضای کمدی در سینمای ایران، نگاهش به چهرههای جدید طنز، خطرهای تولید محتوا، دلایل عدم همکاری با تلویزیون و تأثیر شبکههای اجتماعی بر سینما پرداخت.
علاقه به ساخت اثری سینمایی با محوریت «اُفتو»
قاسمخانی درباره امکان ساخت اثری سینمایی با محوریت کاراکتر «اُفتو» به ایسنا گفت: این موضوع بیشتر از اینکه یک ایده باشد، به آن علاقه داریم. هنوز به مرحله تصمیمگیری قطعی، طراحی و تولید نرسیدهایم، ولی احساس کردیم این قابلیت را دارد که یک محصول مستقل از آن تولید شود؛ حالا چه سینمایی، چه سریال یا هر قالب دیگری. در حال حاضر داریم به آن فکر میکنیم و دوست داریم این اتفاق بیفتد.
عدم پیگیری سینمای ایران و نظر درباره کمدی
وی در پاسخ به سوالی درباره فضای فیلمهای کمدی در سینمای ایران توضیح داد: واقعیت این است که من تقریباً هیچ وقت سینمای ایران را دنبال نکردهام. هر سال که میگذرد، کمتر هم دنبال میکنم و در نتیجه واقعاً نمیدانم کیفیت فیلمها چگونه است و نمیتوانم نظر کارشناسی بدهم که منتقدان گاردشان به حق است یا بهناحق. عملاً ارتباطم با این فضا قطع است اما اینکه تعداد فیلمهای کمدی زیاد باشد به ذات خودش چیز بدی نیست، میتواند بر اساس نیاز تماشاگر تولید شود. ولی من واقعاً آثار کارگردانان کمدی ساز ایران را دنبال نکردهام.
استقبال از چهرههای جدید طنز
این نویسنده در ادامه درباره چهرههای جدید حوزه طنز اظهار کرد: امروز چهرههای جدیدی در حوزه طنز دیده میشوند، و کارشان تفاوت زیادی با دوران ما دارند اما خوب یا بد بودن آن را هنوز نمیتوانم قضاوت کنم؛ باید صبر کرد و دید. با این حال من شخصاً از این چهرههای جدید استقبال میکنم؛ یکی مثل امیرحسین که فنش هستم و یا ابوطالب که کاملاً آثارش را دنبال میکنم. همچنین بچههای دیگری مثل زینب موسوی که تعدادشان کم نیست و من دنبالشان هستم. این افراد بیشتر از اینکه صرفاً چهره باشند، نویسندهاند، فضا خلق میکنند، کاراکتر میسازند و شوخیهای نو انجام میدهند. این باعث میشود آثارشان بولد و ماندگار شود و امیدوارم مسیرشان همینطور ادامه پیدا کند.
هشدار درباره خطرهای تولید محتوا و تأکید بر نوآوری
قاسمخانی درباره خطرهای تولید محتوا گفت: خطرهایی در تولید محتوا حس میکنم، اما ارزشش را دارد که به جلو برویم، فضا را باز بگذاریم و ببینیم چه اتفاقی میافتد. این خطرها مربوط به تولیدکنندگان محتوا است که طبیعتاً بهخاطر جذب ویو، سفارش پذیر میشوند، تحتتأثیر نظر مخاطب قرار میگیرند و محتوا میتواند تکراری و به مسیر نامناسبی برود. بنابراین من اصولاً کسانی که کارهای جدید میکنند، بیشتر میپسندم، مثل امیرحسین یا ابوطالب که از فضای کلی فاصله گرفتهاند و یک جنس شوخی متفاوت و مسیر جدید باز کردهاند.
حمایت از استعدادهای جوان
وی درباره حمایت از استعدادهای جوان عنوان کرد: مثلاً امیرحسین و ابوطالب را حتی قبل از اینکه در برنامه «خندوانه» حضور پیدا کنند و معروف شوند، از توییتر پیدا کرده بودم و با آنها رفاقت کردم. با هم گروهی داشتیم و در آن با هم کار میکردیم. اما واقعاً ورود چهرههای جدید را خیلی دوست دارم و این فضا نیاز به آنها و نویسندگان تازه دارد.
او افزود: فارغ از اسم این افراد، چیزی که در بچههای تازهوارد میبینم و برایم جذاب است، باتوجهبه اینکه بیشتر در فضای کمدی فعال بودم نوآوری در شوخی و ذات کریتور و نویسنده بودن آنهاست. برای من مهمتر از اینکه طرف بامزه باشد یا میمیک و اداهایش خوب باشد، این است که توانایی خلق فضای جدید داشته باشد. این باعث میشود دنبالکننده کارهایشان شوم.
دلایل عدم همکاری با تلویزیون
فیلمنامهنویس «پاورچین» درباره بازگشت به تلویزیون توضیح داد: در حال حاضر، حاضر نیستم به تلویزیون بگردم و کار کنم، ولی واقعاً بحثم تحریم تلویزیون نیست. تلویزیون مال ماست، مال تولیدکنندهها و مردم است و هیچوقت مال مدیرانش نبوده است. در تمام سالهایی که بودم، آن صندلیهایی که از پشتشان به من میگفتند چیکار بکن و چیکار نکن، بارها آدمهایش عوض شدند و هیچکس اسمشان را هم یادش نمانده است. فکر میکنم تحریم کردن تلویزیون اول از همه خود خالق اثر را محروم میکند از کارهایی که میتواند بکند، از رزومهای که میتواند بسازد و از درآمدی که میتواند داشته باشد.
دوم، بیننده را از اثری که میتوانست خوب باشد محروم میکند. در واقع، تحریم تلویزیون هیچ آسیبی به مدیران نمیزند، چراکه برایشان اهمیت ندارد. آخرین کسی که ممکن است ناراحت شود همانها هستند و نگران نیستند چرا کیفیت برنامهها پایین میآید چرا آمار مخاطبان کم میشود. آنها تنها برای بینندگان خاص کار میکنند و حقوقبگیر همانها هم هستند و رضایت آن اقلیت برایشان مهم است در نتیجه آنهایی که تلویزیون را تحریم میکنند فقط فکر میکنند که اتفاق خاصی میافتد.
افت تلویزیون و رشد پلتفرمها
قاسمخانی ادامه داد: تلویزیون ظرفیت زیادی برای جذب مخاطب دارد اما من برای از دست دادن این ظرفیت متاسفم، اما خوشحالم که پلتفرمها این فضا را پر کردهاند. هرچه تلویزیون افت کند، به نوعی خودزنی میکند و این برای پلتفرمها خوشحالکننده است.
تأثیر شبکههای اجتماعی بر سینما و مدهای مقطعی
این نویسنده درباره فیلمهای کمدی سینمای ایران گفت: در حال حاضر فضای سینما تحتتأثیر شبکههای اجتماعی و نظر مستقیم مردم است. وقتی فیلمی میسازند و قصه را به دهه ۶۰ میبرند و مخاطب میپسندد، همان را دوباره در ساخت آثار تکرار میکنند درواقع سفارشدهندهها و نویسندهها دنبال چیزی میروند که ریسک کمتری داشته باشد و مردم آن را دوست دارند. به نظر من این یک مد مقطعی است مردم ممکن است مدتی دنبال فیلمهایی با حالوهوای دهه ۶۰ باشند، ولی بعد از مدتی خسته میشوند و علاقهشان تغییر میکند. این روند طبیعی است.
شگفتزده شدن از طنز مردم عادی در فضای مجازی
قاسمخانی در پاسخ به اینکه آیا تابهحال از طنز و کمدینهای مردم عادی در فضای مجازی شگفتزده شده است، گفت: بله، خیلی وقتها. بعضی ویدیوها از آدمهای معمولی واقعاً مرا شگفتزده کرده است. من بچهها را ریزریز دنبال کردهام و فالوشان میکنم. بهعنوانمثال، بعضی کارهای «متئو» و «فرهنگ» در فضای مجازی باعث کیف من شده است. به نظرم اینها کمدینهای جسوری هستند و دنبالشان میکنم، حتی گاهی دوست دارم آنها را پیدا کنم و با بعضی از آنها کار کنم.
انتقاد از سفارشی شدن محتواها
وی درباره رویداد تولیدکنندگان محتوای آپارات مطرح کرد: روزی که به من پیشنهاد شد تا بیایم و در قالب آن صحبت کنم و پنلی داشته باشم واقعاً احساس کردم باید درباره این موضوع صحبت کنم که آنچه اسمش را «احترام به مخاطب» گذاشتهاند واقعاً چیز مزخرفی است و اینقدر دنبال نظر مستقیم مردم نباشید این خودش در واقع بیاحترامی به مخاطب است. اینکه تولیدکننده محتوا صرفاً به دنبال نظر مستقیم مخاطب باشد و همان را بسازد، به نظر من بیاحترامی مطلق است. یعنی وقت نمیگذاریم برای فکر جدید، بلکه میگوییم چون مخاطب این را دوست دارد، من هم همان را میسازم.
تأکید بر تخصص و نوآوری تولیدکنندگان محتوا
فیلمنامهنویس «نقطهچین» در پایان توضیح داد: تولیدکنندگان محتوا باید خواسته مخاطب را ول کنند و با تشخیص خودشان پیش بروند. آنها متخصص هستند و درست نیست که نظر یک غیرمتخصص، مسیر کارشان را تعیین کند. باید ریسک کنند، نوآوری داشته باشند تا این فضا بتواند حرکت کند و درجا نزند. این حس من است و به آن معتقدم.
منبع | خبرفوری




