ژاپن و کره چگونه پیشرفت کردند؟

به گزارش خبر فوری، صحبت های اخیر مسعود پزشکیان در رابطه با پیشرفت ژاپن و کره و ارتباطش با نفت و گاز، باعث جلب توجه بسیاری از مخاطبان شده است. طرح این مساله بار دیگر این پرسش را به ذهن متبادر کرده که کره و ژاپن چگونه توانسته اند به این پیشرفت اقتصادی برسند و آیا این مساله تماما به انرژی ارتباط دارد؟
به نظر می رسد درک دولتمردان ما از «توسعه اقتصادی»، به خصوص توسعه اقتصادی کشورهای شرق اسیا خطا است. بررسی تاریخ دو کشور کره و ژاپن، به خصوص تاریخ ۵۰ سال اخیر آنها، نشان می دهد که پیشرفت اقتصادی آنها معلول چند اصل مهم است که بد نیست به صورت مختصر به آنها اشاره کنیم:
الف. رویکرد توسعه گرایانه
اصل اول در پیشرفت و توسعه «رویکرد توسعه گرایانه» در مدیریت کلان یک کشور است. این رویکرد همان چیزی است که امیرکبیر تلاش کرد در ایران نهادینه کند و نتوانست: تمرکز بر سرمایه گذاری جهت تولید، فروش و برندینگ و همچنین، اولویت قرار دادن توسعه و پیشرفت در آموزش و پروش و آموزش عالی، اولویت قرار دادن رفاه اجتماعی، خلاقیت فردی، کار گروهی، جذب سرمایه و فروش حداکثری و … اصول اولیه رویکرد توسعه گرایانه است. ژاپن و کره جنوبی به خوبی این رویکرد را در سال های اخیر دنبال کرده و با شدت بیشتری در حال دنبال کردن آن هستند.
ب. فرهنگ کار و توسعه
یکی از الزامات رویکرد توسعه گرایانه، ترویج فرهنگ «کار» است. میانگین کار مفید در ژاپن و کره جنوبی به شدت بالا است. این عدد به حدی بالا است که دولت ژاپن به فکر تعطیلی اجباری کارمندان افتاده است. در ژاپن، اگر فردی بی کار باشد، احساس پوچی اجتماعی شدیدی می کند و ممکن است خودکشی کند. در کره جنوبی نیز چنین فرهنگی رواج یافته و به همین دلیل، کار مفید که یکی از اصول توسعه است، در این دو کشور به شدت رواج دارد.
ج. نظم اداری و مبارزه با فساد
اگر سریال های کره ای و ژاپنی را دیده باشید به خوبی متوجه می شوید که «نظم» و به خصوص «نظام اداری» از دیرباز در فرهنگ این دو کشور رواج داشته است. این نظم اداری امروز نیز در سئول و توکیو رایج است. این نظم بوروکراتیک که لازمه تقسیم عادلانه منابع و سرمایه گذاری درست و نتیجتا توسعه است، در تقابل با ارتشا و فساد اداری است. نظم اداری در هر کشوری بیشتر باشد، ارتشا و فساد اداری در آن کشور کمتر خواهد بود و در نتیجه، توسعه در آن منطقه بیشتر می شود.
د. برندینگ و بازار فروش
تولید نیمی از مسیر توسعه است. نیمی دیگر فروش است. کره و ژاپن توانسته اند از طریق اتصال به شبکه اقتصاد جهانی به بازارهای بزرگ دنیا وصل شوند. این دو کشور تحریم نیستند، روابط سیاسی مساعدی با کشورهای مختلف دارند (حتی چینی که تفاوت ایدئولوژیک فراوانی با آنها دارد) و قدرت فراوانی در فروش کالاهای خود به کشورهای جهان اول، دوم و سوم دارند و هر دو غول های دنیای برندینگ و تبلیغات تجاری هستند.
ه. جذب سرمایه
از الزامات توسعه در بازار فروش و برندینگ، جذب سرمایه است. هر کشوری بتواند سرمایه گذاران داخلی و خارجی بیشتری را جذب کند در توسعه اقتصادی موفق تر خواهد بود. کره و ژاپن یکی از بزرگترین جاذبه های سرمایه گذاری خارجی هستند. درهای سئول و توکیو به روی برندهای خارجی باز است و همزمان، برندهای کره ای و ژاپنی نیز به راحتی به سایر نقاط دنیا صادر می شوند.
فاصله ما و ژاپن؛ زمین تا آسمان …
۵ مولفه فوق به خوبی نشان می دهد که تفاوت ایران و ژاپن تا چه میزان است. جذب سرمایه در کشور ما به کمترین میزان خود رسیده، قدرت صادرات پایین آمده، فساد اداری به شدت بالا است و همزمان، میزان کار مفید، پایین است. اینها همه به این باز می گردند که «رویکرد توسعه گرایانه» در سطح مدیریتی کلان وجود ندارد و تا این مساله درست نشود، هرگز به مرز ژاپن و کره نزدیک نخواهیم شد. این مساله ای است که از زمان مشروطه تا کنون بارها توسط روشنفکران، توسعه طلبان و اصلاح گران اجتماعی بر آن تاکید شده اما هرگز مورد توجه دقیق قرار نگرفته است.
منبع | خبرفوری




