آیا اسرائیل به دوران جنگهای خاموش بازمیگردد؟ | پیام پنهان موساد در افشای نام فرماندهان نیروی قدس | نخستین نشانه از جنگ تازه

به گزارش خبر فوری به نقل از وانا، در همان گزارش، موساد به واحدی به نام «گروه ۱۱۰۰۰» اشاره کرده که گفته میشود تحت فرماندهی اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس، فعالیت میکند و مأمور اجرای عملیات برونمرزی علیه اهداف اسرائیلی است.
اسرائیل حتی فراتر رفته و آنچه را «نمودار سازمانی» این گروه نامیده را منتشر کرده است ؛ اقدامی که بیشتر از آنکه یک افشای اطلاعاتی باشد، به پیامی عمومی برای آمادگی جهت موجی تازه از ترورهای هدفمند شباهت داشت.
در ظاهر، موساد تلاش دارد ایران را بهعنوان یک «تهدید برای جامعه جهانی یهود» نشان دهد. اما در زیر این ظاهر، انگیزهای روشنتر نهفته است: تلاشی برای بازسازی بازدارندگی ازدسترفته.
پس از جنگ غزه، درگیریهای مداوم با حزبالله در مرزهای شمالی، تقابلهای پیدرپی با یمن و حملات دقیق ایران در جریان نبرد اخیر، اسرائیل با بحرانی بیسابقه در اعتماد به تصویر امنیتی خود روبهرو شده است.
جامعه اسرائیل هرچه بیشتر احساس میکند که «سپر اطلاعاتی» مشهور کشور دیگر کارایی ندارد. ازاینرو، این اظهارات عمومی بخشی از تلاشی است برای احیای هالهی اسرارآمیزی که موساد طی دههها پیرامون خود ساخته بود؛ همان تصویری از سازمانی که میتواند دشمنانش را در هر نقطه از جهان از میان بردارد.
اما تاریخ نشان داده است که ترور، امنیت نمیآفریند. از محسن فخریزاده ( دانشمند هستهای ایرانی که در سال ۲۰۲۰ در عملیات اسرائیل کشته شد ) تا عماد مغنیه، فرمانده نظامی حزبالله که در سال ۲۰۰۸ در دمشق ترور شد و حتی سید حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله که در سال ۲۰۲۴ به دست اسرائیل کشته شد، هیچیک از این ترورها نتوانستند شبکه مقاومت را متوقف کنند. برعکس، دو دهه تجربه نشان داده است که هر ترور تازه، جبهه مقاومت را تنها نیرومندتر و منسجمتر کرده است.
در ۲۴ اکتبر ۲۰۲۵، سخنگوی نخستوزیر اسرائیل، دیوید مندلیت، اعلام کرد: «ایران بزرگترین تهدید برای شهروندان یهود در سراسر جهان است و ما آمادهایم با آن در هر نقطهای از جهان مقابله کنیم.»
تا این لحظه، جمهوری اسلامی هیچ واکنش رسمی نشان نداده است. برخی تحلیلگران، اظهارات موساد را «نمایشی برای افکار عمومی داخلی اسرائیل» توصیف کردهاند. اما سکوت تهران بهنظر میرسد استراتژیک باشد؛ بخشی از سیاست گستردهتر ایران در دوران پس از جنگ، که بر خویشتنداری و کنترل استوار است، در حالی که نظم جهانی تازهای با محوریت شرق در حال شکلگیری است.
در عین حال، تحلیلگران ایرانی هشدار میدهند که هرگونه ترور تازه فرماندهان ایرانی میتواند آتشبس شکننده را بهطور کامل فرو بریزد.
در روزهای اخیر، لبنان شاهد نهمین ترور یک فرمانده حزبالله بوده است: سید علی نورالدین الموسوی، از فرماندهان باسابقه نظامی این گروه، در یک حمله هدفمند کشته شد. پیش از او، حسن کرکی، رئیس لجستیک حزبالله و زینالعابدین فطوانی، فرمانده واحد ضدتانک این گروه نیز ترور شده بودند.
ناظران امنیتی در بیروت بر این باورند که روش موساد از الگوی «از پایین به بالا» پیروی میکند؛ یعنی حذف فرماندهان میانرتبه برای رسیدن به ردههای بالاتر. در کنار این ترورها، انتشار فهرست فرماندهان نیروی قدس حامل پیامی دوگانه است: هم تهدیدی مستقیم و هم آزمونی برای سنجش واکنش ایران.
برخلاف دهههای گذشته، امروز جهان از نظم استعماری پس از جنگ جهانی دوم عبور کرده است؛ نظمی که اسرائیل را زیر چتر حمایت غرب نگه میداشت و دست ایران را برای واکنش میبست.
اکنون، با ظهور بلوک شرقی جدیدی حول محور تهران، مسکو و پکن، توازن قدرت تغییر کرده است. ایران در این پیکربندی تازه محدود نیست؛ میتواند هر اقدام اسرائیل را به فرصتی برای تحکیم بازدارندگی خود تبدیل کند.
موساد ممکن است تصور کند که ترور چند فرمانده، پیامی از قدرت میفرستد، اما در واقع با آتش بازی میکند. پس از جنگ دوازدهروزه اخیر با ایران، که با سختی پایان یافت و خسارات سنگینی به اسرائیل وارد کرد، هر عملیات جدیدی میتواند چرخه انتقام را دوباره شعلهور کند.
اکنون پرسش این است: آیا موساد با این تهدیدهای علنی بهدنبال بازدارندگی است یا در حال امضای نقشهای برای آغاز جنگی دیگر؟
منبع | خبرفوری



