
آبیاری قطرهای؛ نجات دریاچه ارومیه یا مُسکنِ پرهزینه؟
به گزارش خبرنگار اجتماعی رکنا، سالهاست یکی از ستونهای اصلی سیاست احیای دریاچه ارومیه بر یک فرض کلیدی استوار شده: تبدیل ۵۰۰ هزار هکتار آبیاری غرقابی به قطرهای، مصرف آب کشاورزی را کاهش میدهد و سهم دریاچه را افزایش میدهد؛ اما مرور پژوهشهای هیدرولوژیکی و تجربههای جهانی نشان میدهد بدون کنترل سطح زیر کشت و هدایت واقعی آب صرفهجوییشده به پیکره دریاچه، این راهبرد نهتنها تضمینی برای احیا نیست، بلکه میتواند به دام «پارادوکس کارایی» افتاده و بحران آب ارومیه را عمیقتر کند.
آیا آبیاری قطره ای به افزایش آب دریاچه ارومیه می انجامد؟
دکتر مهدی زارع – استاد تمام زمین شناسی در این خصوص اینگونه برای رکنا نوشت:
از بحثبرانگیزترین و مهمترین راهبردهای «ستاد احیای دریاچه ارومیه» و وزارت جهاد کشاورزی آن است که « اگر ۵۰۰ هزار هکتار آبیاری غرقابی حوضه ارومیه به قطره ای تبدیل کنیم،در مصرف آب بخش کشاورزی صرفه جوئی و درنتیجه سهم آب دریاچه افزایش مییابد» . بر اساس اسناد راهبردی ستاد احیای دریاچه ارومیه، تجهیز و نوسازی سامانههای آبیاری در سطح ۵۰۰ هزار هکتار از اراضی کشاورزی حوضه آبریز، به عنوان یکی از محورهای اصلی برای رسیدن به هدفِ کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب کشاورزی تعریف شده است (ستاد احیای دریاچه ارومیه، ۱۳۹۴). با این وجود، تحلیلهای هیدرولوژیکی نشان میدهد که تبدیل آبیاری غرقابی به قطرهای به تنهایی تضمینکننده افزایش سهم آب دریاچه نیست. گرافتون و همکاران (Grafton et al., 2018) در پژوهشی در مجله Science به پدیده «پارادوکس کارایی» اشاره کرده و معتقدند افزایش کارایی آبیاری در صورت عدم کنترل سطح زیر کشت، میتواند به گسترش اراضی و افزایش مصرف واقعی آب – با تبخیر و تعرق- منجر شود. همچنین، مدنی (Madani, 2014) و علیزاده (۱۳۹۸) هشدار میدهند که در سیستمهای نوین، به دلیل کاهش جریانهای بازگشتی (Return Flow) به آبخوانها و رودخانهها، ممکن است ورودی خالص به دریاچه نسبت به روش غرقابی کاهش یابد، مگر آنکه آب صرفهجویی شده بهطور فیزیکی از مسیر کشاورزی خارج و به پیکره دریاچه هدایت شود.
در مورد این باور که با افزایش بازدهی آبیاری، «حقآبه» دریاچه تأمین میشود، ستاد احیای دریاچه ارومیه در نقشه راه ۲۶گانه خود، پروژههای «بهزراعی» و «تجهیز اراضی به سامانههای نوین آبیاری» به عنوان یکی از راهکارهای اصلی کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب کشاورزی ذکر کرد. «گزارشهای ادواری ستاد احیای دریاچه ارومیه» (قابل دسترسی در آرشیو وبسایت دانشگاه صنعتی شریف).
وزارت جهاد کشاورزی: آمار مربوط به ۵۰۰ هزار هکتار اراضی آبی حوضه و پتانسیل صرفهجویی را معمولاً در ترازنامههای آب و کشاورزی منتشر کرده است. («سند ملی الگوی کشت» و «آمارنامه کشاورزی استانهای آذربایجان شرقی و غربی)
البته بسیاری از محققان برجسته معتقدند که تبدیل آبیاری غرقابی به قطرهای به تنهایی نه تنها به نفع دریاچه نیست، بلکه ممکن است اوضاع را بدتر کند -به دلیل پدیدهای به نام Jevons Paradox یا پارادوکس کارایی – مقالات دکتر کاوه مدنی و همکاران نشان میدهد که افزایش کارایی آبیاری (تبدیل به قطرهای) در حوضه ارومیه اغلب منجر به توسعه اراضی (زیر کشت بردن زمینهای بیشتر) یا تغییر الگوی کشت به محصولات تشنهتر (مثل سیب و چغندر) شده است. پژوهشهای دکتر فریدون جامی عباسپور در مدلسازی خود نشان داد که آبیاری قطرهای باعث کاهش «بازگشت آب» (Return Flow) به آبخوانها و دریاچه میشود.
گزارش فائو (FAO) سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد – هشدار داده است که بدون «سهمیهبندی دقیق آب»، مدرنسازی آبیاری منجر به افزایش مصرف واقعی (تبخیر و تعرق) میشود.
بنابراین صرفهجویی در مصرف آب تنها زمانی به افزایش سهم دریاچه منجر میشود که سطح زیر کشت ثابت بماند و آب صرفهجویی شده واقعاً به پیکره دریاچه رهاسازی شود، نه اینکه صرفِ توسعه باغهای جدید شود.
حدود ۴۸۰ تا ۵۰۰ هزار هکتار اراضی آبی در حوضه وجود دارد و هدفگذاری شان بر کاهش مصرف است. سند جامع احیای دریاچه ارومیه (مصوب هیئت وزیران دولت یازدهم) نقشه راه اصلی است که در آن بر کاهش ۴۰ درصدی مصرف آب کشاورزی از طریق جایگزینی آبیاری سنتی تأکید شده است. در گزارشهای حوضهای وزارت نیرو (شرکت مدیریت منابع آب ایران) آمار دقیق اراضی تحت کشت و ترازنامه آب حوضه ارومیه موجود است.
حال آیا آیا تغییر سیستم آبیاری واقعاً به نفع دریاچه است یا خیر. مقاله دکتر کاوه مدنی و همکاران ۲۰۱۶
با عنوان: The water-food-energy nexus in Lake Urmia, Iran: A multi-sectoral approach ژورنال: Science of The Total Environment توضیح میدهد که چرا تمرکز صرف بر کارایی آبیاری (Efficiency) بدون کنترل سطح زیر کشت، میتواند منجر به افزایش مصرف کل شود. مقاله دکتر امین علیزاده و همکاران -۱۳۹۸ – با عنوان چالشهای هیدرولوژیکی تبدیل آبیاری سطحی به تحتفشار در حوضه دریاچه ارومیه، در مجله نشریه آبیاری و زهکشی ایران ، بر کاهش «آب بازگشتی» (Return Flow) تأکید دارد؛ یعنی آبیاری قطرهای باعث میشود نفوذ آب به سفرههای زیرزمینی کم شود که خود به ضرر تراز آبی دریاچه است.
Grafton et al. (2018)در مقاله ای با عنوان : The paradox of irrigation efficiency در مجله Science به صراحت ذکر میکنند که در اکثر نقاط جهان (از جمله حوضه ارومیه)، با آبیاری قطرهای ممکن است کشاورزان زمینهای بیشتری را زیر کشت ببرند و در نتیجه مصرف آب افزایش یابد.
بنابراین طبق گزارشهای ستاد احیای دریاچه ارومیه، تجهیز ۵۰۰ هزار هکتار از اراضی به آبیاری نوین میتواند بازدهی فیزیکی آب را افزایش دهد؛ اما بر اساس پژوهشهای Grafton (2018) و Madani (2016)، این اقدام تنها در صورتی به نفع دریاچه خواهد بود که با انسداد چاههای غیرمجاز و جلوگیری از توسعه سطح زیر کشت همراه باشد، در غیر این صورت منجر به پدیده “پارادوکس کارایی” خواهد شد.
منابع و ارجاع:
ستاد احیای دریاچه ارومیه. (۱۳۹۴). گزارش پیشرفت طرحها و پروژههای مصوب کارگروه ملی نجات دریاچه ارومیه. دبیرخانه ستاد، دانشگاه صنعتی شریف.
علیزاده، ا. (۱۳۹۸). چالشهای هیدرولوژیکی تبدیل آبیاری سطحی به تحتفشار در حوضه دریاچه ارومیه. نشریه آبیاری و زهکشی ایران، ۱۳(۴)
Grafton, R. Q., Williams, J., Perry, C. J., Molle, F., Cook, C., Rinaudo, J. D., … & Quiggin, J. (2018). The paradox of irrigation efficiency. Science, 361(6404), 748-750.
Madani, K. (2014). Water management in Iran: what is causing the looming crisis?. Journal of Environmental Studies and Sciences, 4(4), 315-328.
منبع: رکنا

