ضربه طرح خودکفایی گندم به منابع آبی کشور | صابری: واردات ضد ارزش نیست | خودکفایی مطلق ممکن نیست
اقتصادنیوز: مدیر پیشین وزارت جهاد کشاورزی میگوید: خودکفایی مطلق در همه حوزهها نهتنها ممکن نیست، بلکه در بسیاری از موارد بهضرر اقتصاد و محیطزیست کشور خواهد بود. یک کشور باید در انتخاب اولویتها و استراتژیهای تولید، بهطور واقعبینانه عمل کند.

به گزارش اقتصادنیوز، سیاست خودکفایی در تولید گندم که سالهاست به عنوان یکی از اهداف اصلی کشاورزی کشور پیگیری میشود، با وجود تمامی تلاشها برای تحقق آن، نتوانسته به طور کامل موفق باشد. اما نکته نگرانکنندهتر این است که در این مسیر، محیط زیست و منابع طبیعی کشور به شدت تحت فشار قرار گرفتهاند.
در حالی که خودکفایی گندم هنوز محقق نشده، اما منابع آبی و خاکی کشور آسیبهای جدی دیده و اکوسیستمهای زیستی در معرض تهدید قرار گرفتهاند. این موضوع نشان میدهد که توازن میان امنیت غذایی و حفظ محیط زیست در سیاستهای کشاورزی باید به دقت بیشتری مدنظر قرار میگرفت.
بی توجهی به اقلیم زیست محیطی برای رسیدن به خودکفایی، یکی از انتقادهای کارشناسان به اقدامات دولت در سالهای اخیر است. به گفته فعالان اقتصادی، اقدامات صورت گرفته نه تنها زیست بوم کشور را تحت تاثیر قرار داده، بلکه فرسایش خاک کشور را هم رقم زده است.
علی صابری از مدیران اسبق وزارت جهاد کشاورزی در گفتگو با اقتصادنیوز، در خصوص تاثیر کشت محصولات آببر در اقلیم زیست محیطی کشور به این نکته اشاره میکند که «من با هیچگونه کشت و تولید داخلی مخالف نیستم. بهعکس، معتقدم که هر کشور باید در برخی حوزهها خودکفا باشد، اما اینکه یک کشور بخواهد در همه زمینهها بهطور مطلق خودکفا شود، نظری غیرواقعی و بیهوده است».
خودکفایی مطلق در تمام حوزهها ممکن نیست
به گفته صابری، خودکفایی مطلق در همه حوزهها نهتنها ممکن نیست، بلکه در بسیاری از موارد بهضرر اقتصاد و محیطزیست کشور خواهد بود. یک کشور باید در انتخاب اولویتها و استراتژیهای تولید، بهطور واقعبینانه عمل کند و در جاهایی که منابع محدود یا شرایط خاصی وجود دارد، بهجای پافشاری بر خودکفایی بیدلیل، از ظرفیتهای جهانی بهرهبرداری کند. بهویژه در شرایط کنونی که بحرانهای اقلیمی و منابع طبیعی همچنان تهدیدات جدی هستند، استفاده هوشمندانه از واردات و همکاریهای بینالمللی میتواند به رشد پایدار و امنیت غذایی کشور کمک کند.
این مدیر سابق وزارت جهاد کشاورزی در ادامه با اشاره به اینکه، مسئله الگوی کشت در کشور خیلی پیچیده است و باید با توجه به شرایط محلی و منابع موجود تصمیمگیری شود، میگوید: گاهی اوقات، اصرار بر پیادهسازی الگوهای ثابت در سطح کشور میتواند نتیجه منفی به دنبال داشته باشد، چون شرایط آب و هوایی، خاک و منابع آبی هر منطقه متفاوت است و باید برای هر کدوم راهکار خاصی پیدا کرد. به طور مثال، کشتهایی مثل هندوانه یا پیاز که بهطور سنتی در مناطق خاصی کشت میشوند، ممکن است بهدلیل شرایط خاص آن منطقه بهترین انتخاب باشد، اما گاهی فشار برای تغییر یا پیروی از الگوهای کشاورزی دیگر ممکن است، باعث ایجاد مشکلاتی شود که نتیجه دلخواه را به همراه نداشته باشد.
عدم همراستایی طرح الگوی کشت با واقعیت
این معاون اسبق وزارت جهادکشاورزی در ادامه به اینکه اشاره میکند که «الگوی کشت وزارت جهاد کشاورزی» بهطور کلی پاسخگو نیست، چرا که همراستایی با واقعیتهای کشاورزی و ظرفیتهای مناطق مختلف ندارد. این رویکرد میتواند به مشکلاتی مثل نارضایتی کشاورزان و ایجاد تقاضای زیاد برای خرید تضمینی محصولات شود، که در نهایت بحرانهای اقتصادی و اجتماعی را به همراه دارد. با این شرایط میتوان گفت، الگوی کشت تعریف شده با شرایط اقلیمی کشور همخوانی ندارد.
صابری میافزاید: من میگویم الگوی کشت چیزی نیست که بتوانیم برای آن یک کتاب بنویسیم. در این کشور، الگوی کشت سالهاست که نهادینه شده است. چرا کسی در سمنان برنج نمیکارد؟ چرا در قم برنج نمیکارند؟ چون آب کافی وجود ندارد. پس اگر در گیلان، مازندران و گلستان و بعضی نقاط خوزستان برنج میکارند، به این دلیل است که آب در دسترس است. این به معنای آن نیست که باید فقط برنج کشت شود. من میگویم بیایید از تمدن و فرهنگ مناطق مختلف کشور استفاده کنیم. این همان چیزی است که باید به آن توجه کنیم.
یکی دیگر از مواردی که این مدیر سابق وزارت جهاد کشاورزی به آن اشاره میکند تخصیص اعتبار برای اینگونه پروژهها است. او میگوید:در این کشور، هیچکس برای پروژهها اعتبار تخصیص نمیدهد. بهجای آن، اعتبار بیشتر صرف دیدارهای استانی و مسائل جزئی، مانند تعمیر جادهها یا ساخت بندهای آب میشود. مثلاً اگر بحث آب پیش بیاید، گفته میشود باید ۳۰۰ بند برای نفوذ آب بسازیم. اینگونه کارها در کشور ما انجام میشود. ما به جای مواجهه با واقعیتها، خود را درگیر پروژههایی میکنیم که ۲۰ سال است در وزارت جهاد کشاورزی روی کاغذ ماندهاند، اما چون کارآمد نیستند و به نتیجه نمیرسند، هیچگاه به مرحله اجرایی نمیرسند. در این کشور، پول صرف پروژههایی میشود که هیچفایدهای ندارند. پولها خرج نمیشود تا زیرساختها بهبود یابند یا مشکلات اساسی حل شوند، بلکه در پروژههایی هزینه میشود که در نهایت هیچ نتیجهای نخواهند داشت، من ندیدم هیچکسی بیاید و بگوید این طرح الگوی کشت شما، یک طرح روبنایی و حرف مفت است. اما وقتی کسی این را میگوید، محکوم میشود. ما ضربه را امروز نمیخوریم. ما از نوع تفکر و نگاهمان در چند دهه گذشته در واقع هزینهای باطلی ایجاد کردیم که اکنون همهمان کاسه چه کنم دستمان گرفتهایم.
صابری درباره واردات اقلام اساسی به کشور هم میگوید: از نظر من واردات ضد ارزش نیست، همانطور که صادرات هم ارزش نیست. من میخواهم بگویم که باید با استفاده از منابعمان «چه نرمافزاری، چه سختافزاری، یا تولید محصولات» هر آنچه توان داریم را صادر کنیم. و هر آنچه که نیاز داریم، اگر نداریم وارد کنیم. نه واردات ضد ارزش است، نه صادرات خوشبختی و سعادت. به نظر من، ما باید بهطور متناسب با زمان و مکان کشور، با توجه به تولید ناخالص داخلی (GDP) و توان تولیدیمان، شرایطی را ایجاد کنیم که دیگر با این وضعیت مواجه نباشیم. درست است؟ واقعا این کار خیلی هم راحت است و پیچیدگی خاصی ندارد، با این حال نمیدانم چرا کسی اینطور فکر نمیکند.
منبع: اقتصاد نیوز

