۵ فیلمی که حس انتقامجویی جان ویک را دوباره در شما زنده میکنند

اگر مجموعه جان ویک با آن اکشن پر زرق و برق، دنیای چندلایه و پرجزئیات، فیلمبرداری خیره کننده و حس پرشور گرفتن انتقام، باعث شده دنبال فیلمهای مشابه بگردید، جستوجوی شما همینجا تمام میشود. هرچند شخصیت جان ویک در فیلمهای معرفی شده در این مقاله حضور ندارد، اما آنها سرشار از صحنههای اکشن، اسلحه و حس بیامان انتقاماند؛ درست همان چیزی شما در فیلمهای شبیه جان ویک میخواهید ببینید.
۱- Monkey Man

مدت زمان: ۱۲۱ دقیقه
کارگردان: دو پاتل
اکران: ۲۰۲۴
قبل از اینکه جان ویک (با بازی کیانو ریوز) دوباره به دنیای تبهکاران باز گردد، به عنوان یک افسانه ترسناک شناخته میشد. اما شخصیت کید (با بازی دو پتل) در مسیر تبدیل شدن به یک افسانه قدم برمیداشت و فیلم Monkey Man روایت شکلگیری این افسانه نمایش میداد. او در جست و جوی انتقام برای قتل مادرش و قتل عام روستایش است. وقتی فیلم برای اولینبار اکران شد، خیلیها آن را «جان ویک هندی» نامیدند که در نگاه اول، دلیلش مشخص است.
هر دو شخصیت کت و شلوار میپوشند و در فضایی پرکنتراست و غرق در نور و سایه، به دنبال انتقام میروند. فیلمبرداری آرام، نماهای طولانی و پرجزئیات که در فیلمهای جان ویک شاهدیم، در اینجا هم وجود دارند، اما شباهتها همینجا تمام میشود. در مقایسه با Monkey Man، صحنههای نبرد جان ویک مثل یک رقص منظم و حساب شده به نظر میرسد. مبارزات Monkey Man خشنتر، بیرحمتر و کاملاً بیقانون است. حتی زخمهایی که کید میخورد، آنقدر واقعی و شدیدند که ممکن است باعث شوند چشمهایتان را بگیرید.
در این فیلم صحنههای تیراندازی کمتر است و نبرد با سلاحهای بداهه (وسایل روزمرهای که تبدیل به ابزار مرگ میشوند) جای آن را گرفته است. نمیخواهیم چیزی را لو بدهیم، اما فقط صحنه معروف کتاب یا مداد در فیلمهای جان ویک را تصور کنید، اینجا تقریباً هر صحنه مبارزه همین حس را دارد. نکته جالب اینجاست که هرچه فیلم جلوتر میرود و کید مهارت بیشتری پیدا میکند، دوربین هم آرامتر و شفافتر حرکت میکند؛ انگار با او رشد میکند. برای خیلی از افراد، همین نکته بزرگترین جذابیت فیلم بود.
۲- Nobody

زمان: ۹۲ دقیقه
کارگردان: ایلیا نایشولر
تاریخ اکران: سال ۲۰۲۱
خیلی از افراد تنها دیدن کلیپ صحنههای اکشن فیلم Nobody در پلتفرمهایی مانند یوتیوب متقاعد شدند آن را تماشا کنند. یکی از این صحنهها جایی بود که در آن هاچ منسل (با بازی باب ادنکیرک) در اتوبوس چند زورگو را به شکلی خشن و واقعی از پا درمیآورد. صدای خرد شدن استخوانها، حس درد و درگیری در آن صحنه آنقدر واقعی است که نفستان بند میآید، چنین مواردی وقتی در روند فیلم قرار میگیرند، تأثیرشان دوچندان میشود.
فیلم Nobody یکی دیگر از آثاری میباشد که بر پایه انتقام استوار است. در این اثر یک قاتل بازنشسته از سازمانی مخفی دوباره به دنیای خشونت کشیده میشود. هاچ، که حالا زندگی آرامی در کنار خانوادهاش دارد، وقتی دو سارق شبانه وارد خانهاش میشوند، دوباره مجبور میشود به همان مسیر خونین گذشته بازگردد. از آن لحظه به بعد، خشونت مدام بیشتر میشود و شمار قربانیان در مسیر انتقام بالا میرود. داستان فیلم ساده است و خبری از دنیاسازی پیچیده جان ویک نیست، اما هدف اصلی فیلم هم قصهگویی نیست و میخواهد بیشتر به نمایش صحنههای اکشن و هیجانانگیز بپردازد؛ البته، در این زمینه هم عالی عمل میکند.
قبل از دیدن Nobody، تنها نقشهایی که از باب ادنکیرک دیده بودیم در عناوین مانند Breaking Bad و Better Call Saul بود. او همچنین حضور کوتاهی هم در Arrested Development داشت. هیچوقت فکر نمیکردیم او بتواند نقش اصلی یک فیلم اکشن هیجانی را بازی کند، اما او برای این نقش بیش از دو سال تمرین فیزیکی و رزمی داشت و نتیجه واقعاً شگفتانگیز بود. صحنههای مبارزه با دوربین ثابت و برداشتهای بلند فیلمبرداری شدند و طراحی صدا به قدری واقعگرایانه است که حس میکنید وسط درگیری هستید.
۳- Kingsman: The Secret Service

زمان: ۱۲۹ دقیقه
کارگردان: متیو وان
تاریخ اکران: سال ۲۰۱۵
اگر دلیل علاقهی شما به فیلمهای John Wick صحنههای اکشن خاص، فیلمبرداری خلاقانه و تدوین پرانرژیش است، قطعاً از Kingsman: The Secret Service هم لذت خواهید برد. در این فیلم، اگزی (با بازی تارون اگرتون) فرصت مییابد تا به سازمان جاسوسی مخفی بریتانیا بپیوندد. او با کمک مربیاش، هری (با بازی کالین فرث)، باید نقشه تروریستی ریچموند ولنتاین (با بازی ساموئل ال. جکسون) را خنثی کند.
فیلم پر از صحنههای مبارزات تن به تن و تیراندازی است، مخصوصاً صحنه کلیسا که یکی از به یاد ماندنیترین لحظات فیلم به حساب میآید. حرکت دوربین پرانرژی اما کنترل شده است؛ لرزشی در کار نیست و میتوان از تمام جزئیات و هماهنگی خیرهکننده حرکات لذت برد.
فیلم Kingsman با نمایش شروری خاص، جاسوسی شیکپوش، ابزارهای مخفی و ماجراجویی در مقیاس جهانی، در واقع ترکیبی از طنز و ادای احترام به فیلمهای کلاسیک جیمز باند است. اما نکته جالب این است که ضدقهرمانش لکنت دارد، از خون میترسد و همبرگر مکدونالد میخورد! مارک استرانگ هم نقش شخصیتی شبیه به Q در فیلمهای باند را بازی میکند. او آزمونهای استخدامی برگزار مینماید و پشتیبانی فنی مأموران را برعهده دارد. اگر حتی کمی به ژانر اکشن علاقهمندید، از دیدن Kingsman: The Secret Service (و دنبالههایش) پشیمان نخواهید شد.
۴- Polar

زمان: ۱۱۹ دقیقه
کارگردان: یوناس اوکرلوند
تاریخ انتشار: سال ۲۰۱۹
در فیلم Polar، مس میکلسن (بازیگر سرشناس دانمارکی) نقش دانکن ویزلا را بازی میکند. او قاتل حرفهای بازنشستهای است که ناخواسته دوباره به میدان برمیگردد، آنهم وقتی کارفرمای سابقش برای کشتنش جایزه تعیین میکند. ویزلا حالا باید در سرمای برفی ایالت مونتانا با تعداد زیادی از قاتلان حرفهای مقابله کند.
فیلم Polar درست مثل John Wick حال و هوایی نئو نوآر دارد و ترکیبی از خشونت اغراق شده، نبردهایی موسوم به گان فو و جلوههای بصری چشمنواز را به تصویر میکشد. با این حال، فیلمبرداری آن روانی و هماهنگی John Wick را ندارد، داستانش چندان به یاد ماندنی نیست و دنیاسازیاش هم سطحیتر است. با همه اینها، فیلم هنوز هم به خاطر روند تند و سرگرمکنندهاش و حضور کاریزماتیک مس میکلسن کاملاً ارزش دیدن را دارد. میکلسن مثل همیشه با چهره سرد و مرموزش فیلم را یک تنه به اوج میرساند.
۵- The Equalizer

زمان: ۱۳۲ دقیقه
کارگردان: آنتوان فوکوآ
تاریخ اکران: سال ۲۰۱۴
در The Equalizer، دنزل واشینگتن نقش رابرت مککال را بازی میکند. او مردی آرام، خوش برخورد و منظم است که در یک فروشگاه ابزارآلات خانگی کار میکند. او از بیخوابی رنج میبرد و شبها را با مطالعه کتاب میگذراند. در ظاهر، رابرت انسانی معمولی است، اما در واقع گذشتهای تاریک دارد. او سابقاً مأمور مخفی یک سازمان دولتی بوده است که مرگش را صحنهسازی کرده تا از دنیای جاسوسی و خشونت کنار برود.
وقتی مککال تصمیم میگیرد دختری را از چنگ مافیای روسی نجات دهد، همهچیز به یک انتقامجویی تمامعیار شبیه به دنیای جان ویک تبدیل میشود. با این تفاوت که در The Equalizer، اکشن فیلم اغراقآمیز یا بیش از حد تزئین شده نیست و همه چیز حساب شده و دقیق پیش میرود. مککال مثل یک ساعت کار میکند. او حتی هنگام مبارزه، زمان را با ساعتش اندازه میگیرد تا ببیند چقدر طول میکشد دشمنانش را از پا دربیاورد.
صحنههای اکشن فیلم نیز همین دقت و نظم را منعکس میکنند. ما در این اثر برداشتهای بلند، حرکتهای آهسته و قاببندیهای سنجیده را شاهدیم که نشان میدهد خشونت اینجا فقط یک جلوه نیست، بلکه ابزاری در خدمت شخصیتپردازی است.
منبع | گیمفا




