
پیشنهاد مذاکراتی دانشمند هستهای
علیاکبر صالحی، فیزیکدان هستهای و رئیس بنیاد ایرانشناسی، در گفتوگو با پایگاه انتخاب در پاسخ به این سوال که «اوضاع را چگونه پیشبینی میکند و راه برونرفت از این بحرانها بهویژه بحران هستهای ایران را چه میداند؟» بیان کرد: «پیشتر مقالهای نوشته بودم که در آن یکی از سوالهایی که مطرح کرده بودم این بود که توقف احتمالی جنگ اوکراین چه نفعی برای آمریکا دارد؟ و توضیح داده بودم که آمریکا ظاهرا تلاش میکند صلح برقرار شود؛ فرض کنیم این تلاش به نتیجه برسد، چه سودی برای آمریکا خواهد داشت؟ در واقع، سودی نمیبرد؛ درحالیکه اگر آن را به صورت «استخوان لای زخم» نگه دارد، هم روسیه را از طریق ادامه جنگ با اوکراین ضعیف و ضعیفتر میکند، هم اروپا را بیشتر به خود وابسته میسازد و هم پای خود را مستقیما به میان نمیکشد.»
صالحی افزود: «بااینحال، اکنون معتقد هستم که آمریکا ظاهرا بسیار جدی به دنبال صلح است. چرا اینقدر جدی؟ هدفش جدا کردن روسیه از چین است؛ میخواهد روسیه را از دامن چین بیرون بکشد. حتی اگر این کار را انجام دهد، همچنان نیمنگاهی هم به معلق نگه داشتن روسیه در هوا دارد؛ به گونهای که حتی در صورت مصالحه با اوکراین، بستهای به ظاهر جذاب ارائه دهد که سرنخهای آن در دست آمریکا بماند؛ آنچه محرز است، همین است که آمریکا بازی را بسیار پیچیده پیش میبرد. همین رویکرد را در غزه نیز به کار بسته است؛ همهی سرنخها در دست خودش است: از کشورهای عربی گرفته تا اسرائیل و منافع خود در خاورمیانه.»
رئیس سابق سازمان انرژی اتمی در ادامه با بیان اینکه در مورد ونزوئلا نیز قبلا مدعی بودند قاچاقچی مواد مخدر است، اما اکنون ترامپ میگوید آنها نفت ما را بردهاند (دزدیدهاند) و باید نفتمان را پس بگیریم! اظهار کرد: «این «تغییر بیان» نشان میدهد که ونزوئلا به دلیل برخورداری از بزرگترین ذخایر نفتی جهان برای آمریکا بسیار مهم است. با این حال، برای من مبهم است که چگونه کسی که خود را «رئیسجمهور صلح» مینامد و ادعا میکند ۸ جنگ را پایان داده، میخواهد در افکار عمومی کشورش، ورود به درگیری با ونزوئلا را توجیه کند.»
وی ادامه داد: «به نظر میرسد اوضاع به گونهای پیش میرود که احتمالا شاهد مقاومت مردم ونزوئلا خواهیم بود. «مونرو» یکی از رؤسای جمهور آمریکا معتقد بود که «آمریکای لاتین همواره باید حیاطخلوت آمریکا باشد و نباید گذاشت که پای قدرتهای بزرگ دیگر در آن باز شود»؛ براساس همین دکترین، آمریکا بهدنبال افزایش نفوذ خود در این منطقه و به حاشیه راندن دیگر قدرتهای جهانی از آمریکای لاتین است. در عین حال، تاریخ نشان داده است که قدرتهای بزرگ، بهرغم اقتدارشان، گاه در حکمرانی خود در مواقعی مرتکب اشتباههای سرنوشتساز میشوند. اگر آمریکا از ونزوئلا دست بکشد، آنهم پس از این همه سروصدا، قطعا در افکار عمومی جهان متحمل شکست سنگینی خواهد شد. اما اگر وارد عمل شود، معلوم نیست که آیا این اقدام به جرقهای غیرقابل کنترل تبدیل میشود یا نه. قضیه ونزوئلا میتواند به پاشنه آشیل آمریکا تبدیل شود.»
صالحی در بخش دیگری از این مصاحبه به وضعیت معلق پرونده هستهای اشاره کرد و ابراز داشت: «اما سادهترین و کمهزینهترین پروندهای که روی دست آمریکاست، پرونده هستهای ایران است. بنابراین، با توجه به بحرانهای پیچیده و همزمان در غزه، ونزوئلا، اوکراین و غیره، حل مساله ایران برای آمریکا آسانتر خواهد بود. اگر عاقلانه عمل کند، به سوی حل آن خواهد رفت تا برای خود پشتوانهای سیاسی و تبلیغاتی در اداره بحرانهای دیگر ایجاد کند.»
این مذاکرهکننده هستهای با طرح این پرسش که شاهبیت مساله این است که «چگونه میتوان به این پرونده ورود کرد؟» تصریح کرد: «طرفین حرف آخر مذاکره را از همان ابتدا میزنند؛ بنابراین، هر کس پای میز مذاکره بیاید، به معنای آن است که در برابر طرف مقابل کوتاه آمده است. پیشنهاد من این است که ممکن است یک راه برای شکستن این بنبست وجود داشته باشد و آن تغییر «عنوان» مذاکره است – نه تغییر موضوع. برای مثال به جای اشاره به حق غنیسازی، عنوان را به این صورت تغییر دهند: «ایران نباید سلاح هستهای داشته باشد» که مورد پذیرش هر دو سوست. اگر این عنوان پذیرفته شود، هر دو طرف میتوانند با حفظ آبرو به میز مذاکره بازگردند، زیرا این عنوان مورد تایید مشترک هر دو طرف است. امیدوارم با وقوع این اتفاق بشود راهحلهای فنی مورد پذیرش طرفین را بعدا مطرح کرد. معتقدم چنین راهحلهایی وجود دارد.»
منبع: دنیای اقتصاد

