نقد و بررسی نسخه کنسولی بازی Frostpunk 2

بازی Frostpunk 2 سال گذشته برای رایانههای شخصی عرضه شد و حالا نسخه کنسولی آن نیز در دسترس قرار گرفته است. در ادامه به نقد و بررسی این نسخه خواهیم پرداخت.
Frostpunk 2 یک بازی شهرسازیِ مبتنی بر بقاء است که البته بقاء به معنای واقعی کلمه در آن بروز پیدا میکند و پوست مخاطب را با المانهای بیرحمانه و پیچیده خود میکَند! گیمپلی بازی نیز نه شبیه SimCity است و نه کاملا مشابه یک اثر سنتی 4X مانند Civilization طراحی شده؛ هرچند درست نظیر Civilization گیمپلی بر مبنای اکتشاف، گسترش و سودآوری شکل گرفته، اما در آن از دشمن خارجی و انهدام خبری نیست.
در Frostpunk 2 چیزهایی که باید حواستان به آنها باشد و نیاز به مدیریت دارند، بسیار متنوع و متعدد هستند. اساسا اگر عناصر اصلی گیمپلی را جدا از هم در نظر بگیریم، هرکدام آنقدر مفصل طراحی شدهاند که شایسته بازی مخصوص به خود خواهند بود. فقط منابعی که باید به دست آورید و کنترل کنیدتا حدی پیچیده و در هم تنیدهاند که شاید سرگیجهآور باشند. پایهایترین مسئله بازی نیز فراهمکردن گرما است.
بازی سی سال پس از قسمت قبلی روایت میشود. داستان در دنیایی پساآخرالزمانی در جریان است که سرما موجب نابودی تمدن بشری شده. از اینرو، همچنان یکی از منابع مهمی که باید مدیریت کنید دمای ساختمانها در فصول مختلف است. در کنار حفظ گرما، بحث خانهسازی در مکانهای مناسب برای داشتن سرپناه را داریم تا مردم شهر شما در برف و یخبندان بیپناه نمانند. طبعا ساختوساز هم منابع مخصوص خود را دارد و حفظ گرما نیز به سوخت وابسته است. کلی منبع دیگر هم هستند که برای انجام هر کاری و ساخت هر محله و بنایی به آنان وابستهاید.
در Frostpunk 2 فقط مشغول مدیریت منابع نیستید و گیمپلی مکانیکهای محوری دیگری نیز در بطن خود جای داده. در این نسخه شهرتان گستردهتر از قسمت قبلی میشود و نقشه به صورت چند ضلعیهای سبک نوبتی 4X در آمده است. در کنار نمای از بالا به پایین شهر، یک نقشه بزرگتر از مناطق کشف نشده اطراف در اختیارتان قرار دارد. شما با ایجاد تیمهای اکتشاف، میتوانید آنها را به بخشهای مختلف نقشه بفرستید تا در زمانی نسبتا طولانی مناطق ناشناخته را کاوش کنند. آنان سازهها، منابع، مردمان و… را پیدا میکنند که در پیشرفت و بقای شهرتان موثر خواهند بود.

عامل حیاتی دیگر برای موفقیت و بقاء، تحقیق در مورد ایدهها است. این ایدهها، در واقع همان درخت مهارت هستند که باید بر اساس نیازها و هدفتان آنها را کسب کنید. عنصر بسیار مهم دیگر شورایی است که باید در آن قوانین را انتخاب و پیشنهاد دهید تا در صورت رای آوردن، مقرراتی جدید برای شهرتان وضع شود.
حالا که صحبت در مورد مردم شد، باید بدانید چالش اصلی بیش از هر چیز دیگری، سر و کله زدن با مردم و نمایندگانشان است. در واقع دوست، دشمن، نیروی کار، قانونگذار و… همان انسانها هستند. کنشها و واکنشهای آنان با تمامی عناصر و المانهای دیگر بازی در هم تنیده شده و آنها بر سیر تکامل یا سقوط تمدن شما تاثیر مستقیم دارند. به عبارتی، هر عمل و انتخابی شما را به مسیری جدید میکشاند.
در این بازی چند ایدئولوژی وجود دارد که شهروندان در غالب جوامع مجزا به آنان دل بستهاند. هر عملی، از این که چه قانونی را در مجلس به تصویب برسانید یا این که چه منابعی استخراج کنید یا ساعات کاری را چگونه تنظیم کنید، موجب گرایش شهر شما به سمت یک ایدئولوژی خاص شده و جوامع نسبت به آن حساسیت نشان میدهند. از سوی دیگر، این جوامع نخبگانی دارند که احزاب سیاسی را تشکیل میدهند و در شورا به قانونگذاری میپردازند. از اینرو، گروههای مردم، نیروهای سیاسی و ایدئولوژیهای مختلف با یکدیگر در تعامل هستند و تصمیماتی که میگیرید نظر مردم را تحث تاثیر قرار میدهد. آنها نهتنها بهراحتی اعتمادشان را به شما از دست میدهند، بلکه حتی به جان شهر و یکدیگر هم میافتند.
میتوان گفت عامل اصلی پیچیدگی و حتی بعضی مواقع طاقتفرسا شدن Frostpunk 2، همین روش تعامل با گروههای گوناگون شهروندان است. تا بیاییم به خودمان بجنبیم و دردی از شهر دوا کنیم، واقعهای رخ میدهد و گروهی با مشکل مواجه میشود که میبایست دیر یا زود به آن رسیدگی کرد. تقریبا هر مشکلی را هم که مرتفع سازید، قانونی تصویب کنید یا چیزی به مردم بدهید، از کنار آن چالشی دیگر سر بر میآورد.

از اینرو، حین بازی همیشه مضطرب خواهید بود که تا چند روز و هفته آینده که به زمان بازی چند دقیقه هستند، قرار است با چه بدبختی جدیدی دست و پنجه نرم کنید. دشواری این اثر میتواند هیجان انگیز باشد اما به سادگی ذهن مخاطب را خسته میکند. این خستگی نه از شدت ملالآور بودن، بلکه به دلیل تعدد عواملی است که نیاز دارید به آنان رسیدگی کنید. گیمپلی، ذهنی آماده میطلبد که بتواند حتی روی پایینترین درجه سختی هم شش دانگ حواسش جمع سازوکارها، منابع و عواقب انتخابها باشد. این اثر بهصورت مینیاتوری نشان میدهد که در عالم مدیریت هیچوقت نمیتوان همه را راضی نگه داشت و در عین حال، به پیشرفت و توسعه هم رسید.
Frostpunk 2 بهطورکلی دو حالت بازی دارد، نخست بخش داستانی و دیگری Utopia Builder. در حالت دومی میتوانید با انتخاب نقشههای مختلف و تعیین برخی قوانین، بهصورت آزادانه و بدون ماموریتی خاص، شهر مورد علاقه خود را ساخت و گسترش داد. شاید این بخش مقداری بیهدف به نظر برسد، اما علاقهمندان خاص خود را دارد.
بخش داستانی با وجود نامش، بیشتر به حالتی آموزشی شبیه است. یعنی داستان آنقدر غنی نیست که بخواهید بهخاطر آن مراحل را به اتمام برسانید. شما در هر مرحله یک سری هدف اصلی دارید که باید به روش و حتی در زمانی مشخص به آنان رسیدگی کنید. البته برای کنترل رضایت جوامع و سیاستمدارها و بر اساس حوادثی که پیش میآید، ماموریتهایی ظاهراً اختیاری برای شما ترسیم میشوند تا در صورت توان به آنها نیز توجه کنید.
البته قصه در نوع خودش جالب و جامعهمحور است. در عالم فیلم و کتاب، این شخصیتهای اصلی هستند که در مرکز قرار میگیرند. حتی اگر بخواهیم داستانی در مورد فجایع جهانی تعریف کنیم، انسانهایی مشخص، داستان را به پیش میبرند؛ آدمهایی که در کنار مقصود نجات دنیا، حتما چالشهای درونی و دغدغههای فردی هم دارند. اما Frostpunk 2 به لطف رسانه بازی، داستانی از سرنوشت یک ملت را تعریف میکند. یعنی به جای این که برایتان مهم باشد فلان کاراکتر به هدفش میرسد یا نه، به این فکر خواهید کرد که چه تفکری بر جامعه غلبه میکند و چه تاثیری بر زندگی مردم دارد.

اینجا گرفتاریهای جوامع انسانی در برابر نیازهای شهری آخرالزمانی قرار میگیرند. اگر بتوانید در اتمسفر سرد، کشنده و بیرحم Frostpunk 2 غرق شوید، میبینید که در این جهان دغدغههای گروهی بر نیازهای فردی بهناچار ارجحیت پیدا میکنند. شاید بخواهید شهرتان را زودتر گسترش دهید اما آیا استفاده از کودکان کار و محروم ساختنشان از آموزش و آغوش خانواده انصاف است؟ چالشهای اخلاقی بر هر تصمیم شما اثرگذار خواهند بود و داستان را به پیش خواهند برد.
نکتهای هم در مورد تفاوتهای نسخه کنسولی و PC بگوییم. این عنوان با آنریل انجین ۵ ساخته شده و باز هم متاسفانه شاهد مسائلی مثل افت فریمهای ناگهانی به مخصوص حین بزرگنمایی دوربین هستیم. به علاوه، بازی روی کنسول پلیاستیشن ۵ پایه، دو حالت گرافیکی دارد که تحمل Fidelity باتوجه به کاهش فریم میتواند سخت باشد.
در زمینه کنترلها، سازندگان توانستهاند رابط کاربری و چینش دکمهها روی دسته را طوری تنظیم کنند که بتوان بازی را بدون دردسر خاصی روی کنسول تجربه کرد. اگرچه خوشبختانه از ماوس و صفحه کلید هم میتوانید بهره ببرید. با اتصال آن دو به کنسول، رابط کاربری هم به شکل نسخه کامپیوتر در میآید. از نظر بنده این بهترین روش انجام بازی است.
بازی Frostpunk 2 توانسته به مانند نسخه قبل تجربهای متفاوت و چالشی در ژانر شهرسازی را به نمایش در آورد. با این وجود پیچیدگی سازوکارهای گیمپلی، میتواند ذهن آدمی را خسته کند. بهخصوص که اینجا هر انتخابی که انجام دهید ممکن است مسیر و سرنوشت شهرتان را تغییر دهد.
Frostpunk 2 (PS5)
بازی Frostpunk 2 توانسته به مانند نسخه قبل، با المان «بقاء» تجربهای متفاوت و دشوار در ژانر شهرسازی را به مخاطب ارائه دهد. با این وجود، پیچیدگی سازوکارهای گیمپلی، میتواند ذهن آدمی را خسته کند. بهخصوص که اینجا هر تصمیمی بگیرید، ممکن است به نوعی مسیر پیشرفت و سرنوشت شهرتان را تغییر دهد.
نکات مثبت:
- گیمپلی چالشی و هیجانانگیز
- تاثیر عمیق تصمیمات شما بر سرانجام شهر
- ساختارهای جالبی مانند شورای وضع قوانین
- درهم تنیدگی بینقص سازوکارهای گیمپلی با یکدیگر
نکات منفی:
- مشکلات فنی جزئی نظیر افت فریم
- سازوکارهای بیش از حد پیچیده میتوانند خستهکننده باشند
- حالت Utopia Builder بیهدف به نظر میرسد
۸.۵
این بازی بر اساس کد ارسالی ناشر (11BitStudios) و روی PS5 تجربه و بررسی شده است
منبع | گیمفا




