نقد و بررسی بازی Tales of Xillia Remastered

Tales از آن فرنچایزهای JRPG است که نسخههای مختلف آن بسیار از یکدیگر متفاوت هستند. حال مدتی است که Bandai Namco شروع به ارائه ریمستر عناوین قدیمیتر مجموعه کرده تا مخاطبان مدرن بیشتر با این سری آشنا شوند. در ابتدای سال ۲۰۲۵ ما شاهد عرضه ریمستر عنوان Tales of Graces f بودیم و حالا سال را با Tales of Xillia Remastered به پایان میرسانیم.
همزیستی انسانها و ارواح

Tales of Xillia Remastered در سرزمینی به نام Rieze Maxia روایت میشود، سرزمینی منزوی که در آن انسانها با ارواح زندگی میکنند. دو هزار سال پیش از داستان این اثر، انسانها توانستند یک منبع انرژی به نام Spyrix خلق کنند که از ارواح تغذیه میکرد. همین مسئله باعث شد روحی به نام Maxwell تمام انسانهایی که ارتباط نزدیک با ارواح داشتند را در Rieze Maxia جمع کند و دور تا دور آن را با یک حصار ببندد تا از جهان بیرون در امان باشند.
حال این سرزمین به دو کشور با نامهای Rashugal و Auj Oule تقسیم شده که در ظاهر با یکدیگر روابط مطلوبی دارند اما در پشتپرده دائما سعی بر فتح کردن دیگری به منظور یکتاسازی Rieze Maxia دارند. ما در نقش کاراکتری به نام Jude Mathis، یک دانشجو پزشکی، قرار میگیریم. در مقدمهی بازی، Jude به منظور یافتن پروفسورش که مدتی بعد از ورود به یک آزمایشگاه نظامی ناپدید میشود به این مکان آمده است. بعد از مدتی او متوجه میشود هیچ چیز عادی نیست. او در نهایت پروفسورش را در حالی پیدا میکند که در حال تجزیه و جذب شدن توسط دستگاهی به نام Lance of Kresnik است، دستگاهی که بر پایهی منبع انرژی Spyrix کار میکند!
در حالی که Jude فاصلهی چندانی با تبدیل شدن به قربانی بعدی این آزمایشگاه ندارد، توسط کاراکتر اصلی دیگر داستان، یعنی Milla Maxwell، نجات مییابد. در همین راستا، ارتش این دستگاه را فعال کرده و ارواحی که Milla را یاری میکردند جذب میشوند. پس از نجات پیدا کردن از این آزمایشگاه، Milla متوجه میشود که تمامی قدرتهای خود را از دست داده و حالا دقیقا همچون یک انسان عادی شده است. در طرف دیگر نیز Jude حالا در صدر جدول افراد تحت تعقیب Rashugal قرار میگیرد.

Tales of Xillia به لطف کاراکترهای به یادماندنی، داستانی جذاب و گیرا دارد. Jude و Milla هر دو در طول داستان از شخصیتپردازیهای مطلوبی برخوردار هستند. کاراکترهای دیگری که به مرور زمان به داستان اضافه میشوند نیز از این قاعده مستثنی نیستند، هر چند که شاید برخی از آنها کمی کلیشهای جلوه کنند.
همچنین لازم به ذکر است که شما در ابتدای بازی توانایی انتخاب بین یکی از دو کاراکتر Milla و Jude را خواهید داشت که در نهایت داستان را از دید یکی از این دو روایت خواهد کرد. این انتخاب در حالی که کلیت داستان را تغییر نمیدهد اما بخشهای متعددی را تحت شعاع قرار خواهد داد. بنابراین پیشنهاد میکنم در اولین تجربهی خود Jude را به عنوان شخصیت اصلی انتخاب کنید تا درک بهتری از داستان پیدا کرده و در وهلهی دوم، بازی را از نگاه Milla تجربه کنید. این رویکرد روایی دلیل خوبی برای تجربهی دوباره بازی میدهد که خود ارزش محتوا را نیز ارتقا خواهد داد.
همچنین این بازی برخی Skitها یا مکالمات کوتاه بین افراد پارتی را در حین تجربه ارائه میدهد که بسیار جذاب بوده و عمق بیشتری به هر یک از کاراکترها میبخشد و حتی ابعاد داستانی را گسترش میدهد. این مورد از آن سنتهای قدیمی مجموعه محسوب میشود که در Tales of Xillia به شکلی بسیار جذاب ارائه میشد اما متاسفانه در این ریمستر با مشکل روبهرو شده است. به دلایل نامشخصی، برخی از Skitها در زمان مشخص شده به پلیر ارائه نمیشوند؛ این مسئله در طولانی مدت موجب از دست رفتن بسیاری از لحظات داستانی جالب یا حتی جزئیات داستانی مهم برای کاراکترها شده است!
نبردهای استراتژیک از جنسی متفاوت

Tales of Arise، استانداردهای گیمپلی و سیستم مبارزات در فرنچایز را چندین پله بالاتر برد اما همچنان Tales of Xillia و گیمپلی آن یکی از برترینهای فرنچایز تلقی میشوند. میتوان گفت سیستم مبارزات بسیار جذاب بازی به خوبی وزن تجربه را روی دوش خود حمل میکند. همچنین این ریمستر برخی قابلیتها و QOLهای تازهای اضافه کرده که کمک بسیاری به کلیت تجربهی تعاملی بازی کردهاند.
اگر در گذشته عناوین Tales را تجربه کرده باشید، میدانید که رویکرد سیستم مبارزات بر پایه کار تیمی و همچنین ایجاد هارمونی در سناریوهای مبارزه است. در همین راستا، هر بازی به نوبهی خود پیچشهای خاصی روی این رویکرد ایجاد میکند و Tales of Xillia نیز از این قاعده مستثنی نیست. شما در طول تجربهی بازی، با کاراکترهای متعددی روبهرو خواهید شد که به پارتی شما اضافه میشوند.
هر یک از افراد پارتی نیز قابلیت برنامهریزی دقیق برای چگونگی رفتار در مبارزات را دارا هستند و شخصا فکر میکنم در این زمینه Xillia حتی عملکرد بهتری نسبت به Tales of Arise دارد. در حالی که شما کاراکتر اصلی را کنترل میکنید، دیگر افراد حاضر در مبارزه توسط هوش مصنوعی کنترل میشوند و بر پایهی دستوراتی که برای آنها تنظیم شده عمل خواهند کرد. همچون هر اثر نقش آفرینی دیگری، تکتک کاراکترهای حاضر در پارتی شما، قابلیت شخصیسازی داشته و رویکردهای مبارزهی متمایزی دارند که در نهایت عمق بسیار مطلوبی به بهینهسازی پارتی میبخشد.

یکی از خصوصیات بسیار جذاب سیستم مبارزات این بازی، امکان لینک شدن با یکی دیگر از کاراکترهای پارتی است! شما در هنگام لینک شدن با یکی از کاراکترها در حین مبارزات نه تنها تواناییهای تازهای بدست میآورید، بلکه میتوانید به کمک آنها کمبوسازی کنید! به عنوان مثال، در هنگام لینک شدن با Millia، او دشمنان را Flank کرده و همزمان با شما از پشت به آنها حمله میکند. حال هر چه بیشتر کاراکترهای خود را ارتقا داده و قابلیتهای بیشتری به دست بیاورید، امکان ساخت کمبوهای طولانیتر و جذابتر بیشتری را خواهید داشت.
اما این تمام قابلیتهای حاصل از سیستم Link بازی نیست؛ همانطور که احتمالا میدانید، علاوه بر ضربات فیزیکی، تمامی کاراکترها امکان استفاده از جادو را نیز دارند که از آنها با عنوان Arte یاد میشود. شما نه تنها امکان استفاده از Arteهای مختلف را به صورت تنها دارید، بلکه در هنگام لینک شدن میتوانید از قابلیت Linked Artes استفاده کنید. این قابلیت در راستای پر شدن Linked Artes Gauge در دسترس قرار گرفته و با فعالسازی آن، پلیر امکان استفاده از Arte به صورت همزمان با کاراکتر لینک شده و حتی انجام پیدرپی آن را دارد! همچنین این قابلیت برخی خصوصیات از جمله Stagger نشدن کاراکتر در حین فعال بودن آن را نیز ارائه میدهد.
این قابلیتها و مکانیزمها، همگی عمق بسیار مطلوبی به سیستم مبارزات بخشیده و با پیشروی در بازی عمیقتر هم میشوند. در همین راستا، مبارزات در Tales of Xillia Remastered کمی فراتر از دکمهزنیهای پیدرپی بوده و نیازمند دقت، یادگیری سیستمها و حتی کمی خلاقیت است.

البته این ریمستر از برخی مشکلات هم رنج میبرد که کمی به سیستم مبارزات لطمه وارد میکنند و یکی از پرتکرارترین آنها، Deadzone عجیب جوی استیکها و در همین راستا، انجام برخی حرکات ناخواسته است. به عنوان مثال، دفعات متعددی در طول تجربهام، سعی داشتم با استفاده از قابلیت Quick Step به سمت عقب رفته و ضربات را جا خالی بدهم اما به شکل عجیبی کاراکتر شروع به پریدن میکرد! گاها حتی این مسئله موجب گرفتار شدنم در ضربات پیدرپی دشمنان و در نهایت مرگ میشد.
اما با گذر از این مسئله، سیستم مبارزات Tales of Xillia زمانی بیشتر میدرخشد که شما با درخت مهارت این بازی روبهرو خواهید شد! درخت مهارت در قالب The Lilium Orb به شما ارائه شده و کمی یادآور Grid Sphere عنوان Final Fantasy X است. این درخت مهارت ظاهری همچون تار عنکبوت داشته و شما با استفاده از واحد GP که در راستای افزایش لول بهدست میآورید، میتوانید در آن حرکت کرده و تواناییهای جدیدی کسب کنید.
هر کدام از Orbهای این درخت مهارت، به نوعی قابلیتها و ارتقاهای مختلفی را به کاراکترها ارائه میدهند. همچنین در میان برخی از این تارها، گاهی قابلیتهای خاصی نهفته است که شما با باز کردن تمامی Orbهایی که آن را محاصره کردند، میتوانید به آن دسترسی پیدا کنید. علاوه بر این، در دنیای بازی انواع مختلفی از فروشگاهها وجود دارند که شما توانایی خرید آیتمها و اسلحههای جدید را از آنها دارید. فروشگاهها دارای لول اختصاصی هستند که با افزایش آن، آیتمهای بهتری برای فروش به شما ارائه خواهد شد. شما میتوانید با خرید بیشتر از هر یک از این فروشگاهها و یا استفاده از قابلیت Donate، در آن فروشگاه سرمایهگذاری کرده و سرعت ارتقای لول آن را افزایش دهید.

QOLهای مختلفی نیز همچون هر ریمستر دیگری در Tales of Xillia Remastered وجود دارند که سعی میکنند تجربه این اثر دوازده ساله را بهبود بخشیده و مدرنیزه کنند. Auto Save قطعا یکی از برترین قابلیتهای تازه اضافه شده به این تجربه است که دردسر ذخیرهسازی دستی را به حداقل میرساند، این مورد مخصوصا بعد از مبارزات سهمگین بسیار کارآمد ظاهر میشود.
در طرف دیگر، قابلیت غیر فعال کردن رویاروییها نیز بسیار مفید ظاهر شده است. شخصا همیشه اعتقاد داشتم این مورد یکی از مهمترین QOLهایی است که باید در هر ریمستر یا بازنشری از آثار JRPG وجود داشته باشد و خوشبختانه این عنوان از آن برخوردار است. علاوه بر این، امکان رد کردن دیالوگها، Skitها و کاتسینها نیز یکی دیگر از بهبودهای مطلوبی است که به این تجربه اضافه شده.
در نهایت نیز بد نیست به فعالیتهای فرعی بازی اشاره کنیم که آنچنان عمیق یا درگیرکننده نیستند. Tales of Xillia به طور کلی فعالیتهای فرعی سطحیتری نسبت به برخی دیگر از عناوین مجموعه ارائه میدهد که مخصوصا با استانداردهای امروز، شاید تک بُعدی جلوه کنند.
ساخت گذشته، به رنگ امروز

Tales of Xillia Remastered در زمینه فنی نیز بهبودهای مختلفی دریافت کرده؛ برجستهترین آنها رنگ و لعاب تازهای است که این ریمستر به بازی و دنیای آن میدهد. بسیاری از مدلها به کیفیت HD ارتقا پیدا کرده و در همین راستا کاتسینها و سکانسهای انیمه که در میان بازی وجود دارند نیز از این بهبود کیفی بهره بردهاند. از همین رو، دنیای Tales of Xillia حالا بهتر از هر زمان دیگری به نظر میرسد و رویکرد هنری بازی به لطف استفاده از رنگهای مرتعش، خوش چهره جلوه میکند.
با این وجود، طراحی کاراکترها همچنان به خوبی بالا رفتن سن این بازی را نشان میدهند و شاید بد نبود اگر سازندگان همچون برخی دیگر از ریمسترها، برخی تغییرات جزئی در مدلهای کاراکترها ایجاد میکردند. به همین شکل برخی دیگر از مشکلات بازی اصلی نیز به این عنوان ارث رسیدهاند اما در نهایت از آن جایی که در حال صحبت از یک ریسمتر هستیم، میتوان تا حد زیادی از برخی از آنها چشمپوشی کرد.

یکی دیگر از مواردی که میتوانست در این ریمستر بهبود پیدا کند، کیفیت صداهای بازی از جمله صداپیشگیها بود. این بدان منظور نیست که صداپیشگان تغییر کنند، بلکه منظور از لحاظ کیفیت تکنیکال صداپردازی بازی است. در حین تجربهی بازی و در حین دیالوگها به خوبی متوجه عدم بهبود کیفی چشمگیر صدای صداپیشگان خواهید شد. این مسئله در حالی است که بسیاری از ریمسترها؛ امروزه به اصطلاح صداهای خود را به صورت “Enhanced” یا «بهبودیافته» ارائه میدهند.
البته خصوصیات برجسته این اثر همچون نوع ارائه جذاب روایت آن و یا طراحی چهرهها و احساسات متفاوتی که در Skitها انجام شده است همچنان میدرخشند و به شدت جذاب جلوه میکنند. در واقع، میتوان گفت Tales of Xillia Remastered یک تجربهی بسیار خوب است که شاید در برخی نقاط سن آن شروع به نمایان شدن بکند.
Tales of Xillia Remastered
با ریمستر یکی از نسخههای خوب مجموعه Tales طرف هستیم که در دل خود یک تجربهی جذاب با کاراکترهای دوستداشتنی دارد. Tales of Xillia Remastered نشان میدهد که گیمپلی، سیستم مبارزات و درخت مهارت عمیق این عنوان همچنان پس از گذشت بیش از یک دهه، بسیار درگیرکننده و جذاب است. از طرف دیگر، به لطف QOLها و بهبودهای کیفی ریمستر باعث میشوند تا تجربهای بسیار قابل دسترستر باشد. با این وجود، همچنان این ریمستر از برخی مشکلات خاص خود در کنار برخی ایرادات به ارث رسیده از اثر اصلی رنج میبرد که باید به آنها توجه داشته باشید.
نکات مثبت:
- داستان گیرا و درگیرکننده
- شخصیتهای به یادماندنی و پردازش مطلوب آنها
- سیستم مبارزات بسیار جذاب و عمیق
- درخت مهارت گسترده اختصاصی برای تکتک کاراکترهای پارتی
- بهبود ظاهری بازی و افزایش کیفیت مدلها به HD
- QOLها و بهبودهای بسیار تاثیرگذار از جمله امکان غیرفعالسازی رویاروییها و قابلیت Auto Save
نکات منفی:
- عملکرد سینوسی Skitها و زمان ارائه آنها در طول روند بازی
- بیثباتی Deadzone کنترل بازی در حین مبارزات و انجام حرکات ناخواسته
- عدم بهبود مطلوب برخی از ابعاد صوتی
۸
این بازی بر اساس کد ارسالی ناشر (Bandai Namco) و روی PS5 تجربه و بررسی شده است
منبع | گیمفا




