نسل نو، زبان تازه سینما را میسازد

گفتوگو با جوانان علاقهمند به فیلم کوتاه برای من همیشه لذتبخش بوده است. نسلی را میبینم که سرشار از نبوغ، جسارت و خلاقیت در ایده و فرماند؛ نسلی که بیاغراق آینده سینمای ایران در دستان آنهاست. انرژی و انگیزه جوانان در ورود به عرصه فیلم کوتاه بهقدری بالاست که نشان میدهد مسیر سینمای کشور، بهویژه در حوزه تجربهگرایی و نوآوری، بیش از هر زمان دیگر زنده و پویاست.
گفتوگو با جوانان علاقهمند به فیلم کوتاه برای من همیشه لذتبخش بوده است. نسلی را میبینم که سرشار از نبوغ، جسارت و خلاقیت در ایده و فرماند؛ نسلی که بیاغراق آینده سینمای ایران در دستان آنهاست. انرژی و انگیزه جوانان در ورود به عرصه فیلم کوتاه بهقدری بالاست که نشان میدهد مسیر سینمای کشور، بهویژه در حوزه تجربهگرایی و نوآوری، بیش از هر زمان دیگر زنده و پویاست.
در آسیبشناسی جریان فیلم کوتاه به چند نکته اساسی رسیدهام. نخست آنکه شتاب جوانان برای ورود به مرحله فیلمسازی بسیار زیاد شده و این شتاب، در عین امیدبخشی، گاه میتواند به بیحوصلگی در آموزش و تعمق منجر شود. با اینحال، فیلمسازان جوان امروز نشان دادهاند که درک دقیقتری از رسانه و مخاطب دارند و اغلب از متولیان رسمی هدایتگر و حمایتگر فیلم کوتاه چند گام جلوتر حرکت میکنند. آنان زبان تصویر را بهتر میشناسند، از امکانات دیجیتال بهدرستی بهره میبرند و محدودیتها را به فرصت تبدیل میکنند.
یکی از چالشهای مهم در این مسیر، روند گزینشی و محدودکننده در انتخاب فیلمهای کوتاه برای جشنوارههاست. قوانین و ساختارهای گاه سلیقهای باعث میشود بسیاری از استعدادهای واقعی مجال دیدهشدن پیدا نکنند.
تجربه نشان داده که سیاست «کادرسازی» به شیوه سنتی دیگر کارایی ندارد. خلاقیت را نمیتوان در قالبهای بسته و از پیشتعریفشده محصور کرد. فیلمساز امروز با دسترسی آزاد به منابع جهانی، مسیر یادگیری خود را میسازد و نیازی به آموزش از بالا به پایین ندارد.
در چنین شرایطی، نهادهای سینمایی باید نقش تازهای برای خود تعریف کنند. به جای «هدایت از بالا»، باید «حمایت همسطح» را جایگزین کرد؛ حمایتی که رشد فردی و آزمایش را ممکن کند، نه اینکه مسیر خلاقیت را در مسیر دلخواه سیاستگذار قرار دهد.
آینده پلتفرمها و حتی شبکههای تلویزیونی نیز در گرو همین فیلمسازان کوتاه است. مخاطب امروز به دنبال روایتهای کوتاه، موجز و تأثیرگذار است؛ فیلم کوتاه دقیقاً پاسخ این نیاز است. اگر نگاه سرمایهگذاری در این حوزه مبتنی بر آیندهنگری و همکاری بخش خصوصی و دولتی باشد، میتواند به یکی از پویاترین حوزههای سینمای ایران تبدیل شود.
جشنواره چهلودوم فیلم کوتاه ایران، نمونه خوبی از این تغییر نسل بود. فضای جشنواره گرم، صمیمی و امیدوارکننده بود. انتخاب بهروز شعیبی بهعنوان دبیر جشنواره تصمیمی درست و تأثیرگذار بود؛ مدیری که از دل سینما آمده و فیلم کوتاه را از نزدیک میشناسد. ترکیب هیأت انتخاب و داوران نیز متنوع، حرفهای و منطبق با استانداردهای تخصصی بود و انتخابها تا حد زیادی عادلانه و دقیق انجام شد.
با این حال، باید پذیرفت که سادهسازی و سادهپسندی در برخی آثار به آفتی جدی تبدیل شده است. بهرهگیری از امکانات فنی و تکنولوژیک نباید جای خلاقیت فردی و عمق اندیشه را بگیرد. فیلم کوتاه باید همچنان آزمایشگاه تخیل، جسارت و نگاه متفاوت باقی بماند.
اکنون زمان بازنگری در شیوههای هدایت و حمایت از فیلم کوتاه است. نسل جدید فیلمسازان، منتظر تصمیمگیریهای کند و دیرهنگام نیستند؛ آنها خود مسیر را میسازند. وظیفه نهادها و سیاستگذاران فرهنگی این است که با این نسل همگام شوند، نه آنکه از آنها عقب بمانند.
فیلم کوتاه امروز دیگر صرفاً تمرینی برای سینمای بلند نیست؛ بلکه هویتی مستقل دارد و بخش مهمی از فرهنگ تصویری معاصر را شکل میدهد. درک این واقعیت، گام نخست برای برنامهریزی آینده سینمای ایران است. آیندهای که اگر بر شانههای همین جوانان خلاق بنا شود، بیشک روشنتر و اصیلتر خواهد بود.
۲۴۲۲۴۲
منبع | خبرآنلاین




