
فیلم/ قشنگ ترین اعتراف عاشقانه با صدای رشید کاکاوند/ آرزو میکنم همه شما اون یک نفری رو پیدا کنید که وقتی بهش فکر میکنید، بتونید با تمام وجود بگید: تو بهی…(اگه پیداش کردید یه قلب بزارید
اثیر، سخنوری برجسته، در شهر اخسیکت به دنیا آمد. این شهر در سده ششم، یکی از شهرهای آباد ماوراءالنهر در منطقهٔ فرغانه در شمال رود سیحون بوده است.
با حملهٔ ترکان، غز و زوال دولت سنجری و پریشانی خراسان – که خود از آن با عنوان «وحشت خراسان» یاد میشود – نواحی شرقی ایران تحت تأثیر قرار گرفتند و اثیر نیز به نواحی غرب و شمال غرب ایران مهاجرت کرد.
اثیر در ابتدا به همدان رفت و به دربار غیاثالدین محمد بن ملکشاه سلجوقی (۵۵۵ ه.ق) پیوست. او و جمعی از وزیران و امیران دربارش را مدح گفتند و سالهای متمادی در همدان سپری کردند.
در لشکر غیاثالدین محمد، با علاءالدین عربشاه (۵۸۴ ه.ق) حاکم کُهستان آشنا شد. عربشاه شعر اثیر را پسندید و او را نواخت. به همین دلیل، اثیر مدت زیادی از عمر خود را به تفاریق در همدان و کُهستان در دستگاه عربشاه گذراند.
پس از مرگ غیاثالدین محمد، اثیر اخسیکتی قصایدی را در مدح جانشین او، رکنالدین ارسلان بن طغرل سلجوقی (۵۷۱ ه.ق)، سرود. سپس در قصایدش به مدح طغرل بن ارسلان (۵۹۰ ه.ق) پرداخت.
علاوه بر آن، شاعران دیگری همچون شمسالدین ایلدگز (۵۷۱ ه.ق) و پسرانش، محمد جهان پهلوان (۵۸۱ ه.ق) و قزل ارسلان (۵۸۵ ه.ق) نیز در قصایدهایشان به ممدحی اتابکان آذربایجان پرداختهاند.
از جان که نداشت هیچ سودم، تو بهی
در دل که فرو گذاشت زودم، تو بهی
از دیده که نقش تو نمودم تو بهی
دیدم همه را و آزمودم تو بهی
منبع: رکنا


