Warning: A non-numeric value encountered in /home/teenti/public_html/wp-content/themes/jannah/inc/custom-styles.php on line 1518
دست ایران زیر ساطور طالبان؛ جنگ بر سر آب نزدیک است؟ - تین و تیتر
دسته بندی نشده

دست ایران زیر ساطور طالبان؛ جنگ بر سر آب نزدیک است؟

به گزارش اکوایران، افغانستان را معمولاً کشوری محصور در خشکی توصیف می‌کنند، اما از نظر هیدرولوژیک، این کشور در بالادست دو دولت مهم قرار دارد. رودخانه‌های افغانستان به‌سمت پاکستان در شرق و ایران در غرب جریان می‌یابند و حوضه‌های کنر–کابل–ایندوس و هیرمند–هامون را تغذیه می‌کنند. جغرافیا افغانستان را به دروازه‌بان آب تبدیل کرده است. نوعی اهرم فشار که طالبان آن را بهتر از هر دولت پیشین درک کرده است. این رژیم اگرچه از به‌رسمیت‌شناسی بین‌المللی و اقتصاد کارآمد محروم است، اما سرچشمه آب‌هایی را کنترل می‌کند که دو همسایه قدرتمندترش جایگزینی برای آن‌ها ندارند.

در سال ۲۰۲۵، مقام‌های طالبان اعلام کردند قصد دارند سدهای جدیدی در امتداد رود کنر بسازند؛ رودی که در هندوکش پاکستان به‌عنوان رود چترال سرچشمه می‌گیرد، وارد افغانستان می‌شود و سپس به پاکستان بازمی‌گردد و به رودخانه ایندوس می‌پیوندد. اواخر اکتبر، اکونومیک تایمز گزارش داد که طالبان قصد دارد این سازه‌ها را «هرچه سریع‌تر» با استفاده از شرکت‌های افغان و منابع مالی داخلی بسازد. چشم‌انداز فنی پروژه نامطمئن است، وضعیت مالی افغانستان محدود است، و تنها شمار اندکی از پیمانکاران خارجی حاضرند زیر نظر طالبان کار کنند اما پیام سیاسی مهم‌تر از مهندسی است.

رودخانه هیرمند سیستان و بلوچستان

به گزارش نشنال‌اینترست، اسلام‌آباد می‌داند که حتی ذخیره‌سازی اندک در بالادست می‌تواند بر آبیاری و تولید برق در خیبر پختونخوا و همچنین بر مخازن پایین‌دست مثل ورسک و مهمند تأثیر بگذارد، به‌ویژه در ماه‌های کم‌آبی از اکتبر تا آوریل. پاکستان و افغانستان هیچ معاهده‌ای درباره این رودخانه‌های مشترک ندارند. نه معاهده‌ای شبیه «توافق آب‌های ایندوس» وجود دارد، نه کمیسیون مشترک، نه تبادل الزام‌آور داده. حتی «کنوانسیون ۱۹۹۷ سازمان ملل درباره استفاده‌های غیرملاحی از آبراه‌های بین‌المللی» که کشورها را ملزم می‌کند رودخانه‌ها را به‌طور عادلانه تقسیم کنند و به دیگران آسیب جدی نرسانند از سوی هیچ‌یک از دو کشور تصویب نشده است. بنابراین، هیچ چارچوب حقوقی الزام‌آوری وجود ندارد. این خلأ به طالبان آزادی عمل می‌دهد و پاکستان را تنها با گزینه‌های دیپلماتیک رها می‌کند.

نقش دهلی نو

دهلی‌نو ابراز علاقه کرده که از تلاش‌های گسترده‌تر افغانستان در مدیریت آب حمایت کند، اما هیچ شواهدی از مشارکت هند در پروژه کنر وجود ندارد. به این ترتیب، آب به فهرست طولانی اختلافات میان دو کشور افزوده می‌شود: درگیری‌های مرزی، اخراج پناهجویان، و پناهگاه‌های گروه‌های مسلح. حتی اگر افغانستان هرگز یک سد هم نسازد، قدرتش بیشتر در «تهدید به ساختن» است تا در خود ساخت‌وساز. هر پروژه پیشنهادی به ابزاری برای فشار تبدیل می‌شود و رود کنر را به امتداد ژئوپولیتیکی مناقشه خط دیورند بدل می‌کند.

خبر مرتبط

سخنگوی افغانستان: اگر ما آب داشته باشیم بدون شک این آب به ایران هم خواهد رسید/ جریان آب هیرمند را قطع نمی‌کنیم

با این حال، کنترل سرچشمه‌ها افغانستان را از آسیب‌پذیری‌ها معاف نمی‌کند. این کشور همین حالا تحت تأثیر کامل تغییرات اقلیمی قرار گرفته است. میانگین دما در افغانستان از دهه ۱۹۵۰ تقریباً ۱.۸ درجه سانتی‌گراد افزایش یافته و بارندگی در برخی مناطق تا ۴۰ درصد کاهش پیدا کرده است. یخچال‌های هندوکش در حال عقب‌نشینی‌اند، بارش‌ها نامنظم‌تر شده، و بخش قابل‌توجهی از آب سطحی پیش از رسیدن به پایین‌دست تبخیر می‌شود.

با وجود دو دهه کمک‌های بین‌المللی پس از حمله ۲۰۰۱، کشور نتوانست زیرساخت داده‌های آبی خود را بازسازی یا آبیاری را نوسازی کند. صدها ایستگاه اندازه‌گیری که در جنگ‌های قبلی تخریب شده بودند، هرگز بازسازی نشدند و افغانستان را بدون سوابق قابل‌اعتماد هیدرولوژیک باقی گذاشتند. نبود پایش منظم، برنامه‌ریزی و دیپلماسی را به حدس و گمان تبدیل کرده است. الگوهای کشت نیز مشکل را تشدید کرده‌اند: کشاورزان همچنان در مناطق نیمه‌خشک محصولاتی آب‌بر مانند برنج، خربزه و خشخاش می‌کارند. تحت حکومت طالبان، این روندها ادامه یافته‌اند و امنیت آبی خود افغانستان را تضعیف می‌کنند در حالی که قدرت نفوذش بر همسایگان افزایش می‌یابد.

رودخانه هیرمند سیستان و بلوچستان

برای پاکستان، چالش ماهیت ساختاری دارد. بخش زیادی از کشاورزی آبی این کشور در شمال‌غرب، وابسته به جریان ورودی از شاخه‌های رودخانه‌های افغانستان است. کاهش آب رودهای کنر یا کابل، بهره‌وری در پیشاور و چارسده را پایین می‌آورد؛ جایی که پروژه‌های برق‌آبی ورسک و مهمند همین حالا هم به‌دلیل رسوب‌گذاری و نوسان‌های فصلی زیر ظرفیت کار می‌کنند. در سطح سیاسی، کمبود آب می‌تواند تنش‌ها را در خیبر پختونخوا تشدید کند؛ استانی که همچنان پایگاه اصلی احزاب مخالف و گروه‌های مسلح است. به این معنا، مدیریت آب افغانستان پیامدهای سیاسی داخلی برای پاکستان دارد که بسیار فراتر از حوضه رودخانه ایندوس گسترش می‌یابد.

رویارویی غرب

در غرب، رویارویی متفاوت اما به همان اندازه پیچیده در جریان است.

رود هیرمند، بزرگ‌ترین رود افغانستان، از ارتفاعات مرکزی سرچشمه می‌گیرد و در تالاب‌های هامون استان سیستان‌وبلوچستان ایران پایان می‌یابد. معاهده آب هیرمند در سال ۱۹۷۳، حقابه ایران را در «سال‌های نرمال» ۲۲ مترمکعب در ثانیه تضمین می‌کند و به ایران اجازه می‌دهد در سال‌های پرآب ۴ مترمکعب دیگر بخرد. این توافق فاقد سازوکار اجراست و بر پایش مشترک و تبادل داده متکی است، سامانه‌هایی که دهه‌هاست کار نمی‌کنند.

بحران آب پایتخت راه‌حل دارد؟

تهران یکی از بی‌سابقه‌ترین دوران خشکسالی خود را سپری می‌کند. مسعود پزشکیان رئیس جمهور، هشداری متفاوت را مطرح کرده است که انتقادات بسیاری داشته، وی در سفری که به کردستان داشت گفت: «تا آذر در تهران باران نبارد باید آب را جیره‌بندی کنیم؛ اگر بازم نبارید باید تهران را خالی کنیم.» این هشدار چند سوال به ذهن تهرانی‌ها متبادر کرده است، بحران آب تا چه اندازه جدی است؟ آیا تخلیه تهران شدنی است؟ آیا راهکاری برای مقابله با بحران کم آبی در بلندمدت و کوتاه مدت وجود دارد؟ دو کارشناس در گفت‌وگو با اکوایران در اینباره توضیح می‌دهند.

منبع: دنیای اقتصاد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا