Warning: A non-numeric value encountered in /home/teenti/public_html/wp-content/themes/jannah/inc/custom-styles.php on line 1518
حکمرانی مخصوص «ابرشهر»ها - تین و تیتر
دسته بندی نشده

حکمرانی مخصوص «ابرشهر»ها

بر اساس گزارش اخیر نشریه اکونومیست، تازه‌‌‌‌ترین آمار‌های سازمان‌ملل نشان‌دهنده شتاب چشمگیر شهرنشینی در جهان است. امروزه ۴۵‌درصد از جمعیت جهان در شهرهایی با دست‌‌‌‌کم ۵۰‌هزار نفر جمعیت زندگی می‌کنند. در کنار آن، ۳۶‌درصد دیگر نیز ساکن شهرک‌هایی هستند که حداقل ۵‌هزار نفر جمعیت دارند. این داده‌ها همچنین نشان می‌دهد بخش عمده رشد جمعیت شهری در کشورهای آسیایی با درآمد متوسط اتفاق می‌افتد. از میان ۱۰شهر پرجمعیت جهان، تنها یکی خارج از قاره آسیا قرار دارد و فقط هفت مورد از ۳۳ «ابرشهر» دنیا، شهرهایی با بیش از ۱۰‌میلیون نفر جمعیت، در کشورهای ثروتمند واقع شده‌اند. پیش‌بینی می‌شود تا سال‌۲۰۵۰، جاکارتا و داکا در مجموع ۲۵‌میلیون نفر دیگر به جمعیت خود اضافه کنند؛ رقمی که تقریبا با کل جمعیت استرالیا برابری می‌کند.

در اصل، این موج مهاجرت به شهرها باید به بهبود کیفیت زندگی مردم منجر شود. کلینتون چاکما می‌گوید: «داکا زندگی مرا تغییر داد و آینده تحصیلی فرزندانم را تضمین کرد.» او در سال‌۲۰۲۲ از یک مزرعه به شهر مهاجرت کرد و توانست به‌عنوان پیشخدمت شغلی پیدا کند، با این‌حال یک خطر جدی نیز وجود دارد؛ اینکه با گسترش بی‌‌‌‌رویه شهرهای آسیا، فقر، آلودگی و ترافیک سنگین آنقدر افزایش یابد که منافع اقتصادی شهرنشینی را کمرنگ کند. آلن برتو، استاد دانشگاه نیویورک، در این‌باره می‌گوید: «مردم برای ورود به بازار کار به شهرها می‌آیند، اما اگر این بازار درست کار نکند، نتیجه چیزی جز گرفتار‌شدن در دام فقر نخواهد بود.»

بر اساس رتبه‌‌‌‌بندی واحد اطلاعات اکونومیست، جاکارتا، داکا و دهلی هم‌اکنون نیز در شمار نامطلوب‌ترین شهرهای جهان برای زندگی قرار دارند. جاکارتا در رتبه ۱۳۲ از میان ۱۷۳ شهر ایستاده و دهلی جایگاه ۱۴۵ را دارد. داکا سوم از آخر است و تنها دمشق و طرابلس لیبی شرایط بدتری از آن دارند. اگر کشورهای آسیایی می‌خواهند از دام درآمد متوسط رهایی یابند، ناگزیرند مشکلات مزمنی را که گریبان‌گیر شهرهایشان شده، حل کنند. راه‌‌‌‌حل اصلی هم نه اجرای پروژه‌های پراکنده، بلکه بازنگری جدی در شیوه‌‌‌‌های ناکارآمد اداره و حکمرانی شهری است.

هماهنگی میان نهادهای محلی این مناطق بسیار اندک است؛ به‌‌‌‌گونه‌‌‌‌ای که مجموعه‌‌‌‌ای به اندازه جمعیت برخی کشورها، با نظمی آشفته و ناهماهنگ اداره می‌شوند. پیامد این حکمرانی پراکنده را شاید بیش از هرجا بتوان در ترافیک بدنام جاکارتا دید. این شهر دوازدهمین شهر پرترافیک جهان است؛ درحالی‌که داکا رتبه سوم و دهلی رتبه هفتم را دارد. بسیاری از ساکنان جاکارتا به دلیل ناتوانی در تامین مسکن نزدیک محل کار، ناچار هستند در حومه‌‌‌‌های دوردست زندگی کنند. ضعف شدید حمل‌ونقل عمومی نیز آنها را به استفاده از موتورسیکلت و خودروی شخصی سوق می‌دهد و نتیجه این امر، خیابان‌های قفل‌‌‌‌شده و آلودگی هوای گسترده و شدید است.

جاکارتا در سال‌۲۰۱۹ نخستین خط متروی خود را افتتاح کرد، اما خط مترو ناگهان در مرز رسمی شهر متوقف می‌شود و به محله‌‌‌‌های حومه و مناطق پررفت‌وآمد اطراف نمی‌رسد. یکی از مقام‌‌‌‌های پیشین شهرداری اعتراف می‌کند: «در تمام مدتی که آنجا بودم، گفت‌وگوی جدی و منسجمی با شهرداران شهرهای اطراف وجود نداشت.» در دهلی، ساختار حکمرانی میان نهادهای مختلف تقسیم شده‌است؛ شهرداری‌‌‌‌ها، دولت ایالتی، دولت مرکزی و چندین سازمان ویژه که هرکدام مسوول حوزه‌هایی مانند مسکن، برنامه‌‌‌‌ریزی شهری و مترو هستند. در کلان‌‌‌‌شهر کلکته به‌عنوان نهمین شهر بزرگ جهان این آشفتگی حتی شدیدتر است؛ به‌طوری‌که بر اساس گزارش بانک جهانی، حداقل ۴۲۳ نهاد مختلف در اداره این منطقه نقش دارند.  اما شهرهای موفق چگونه با این چالش‌ها کنار آمده‌‌‌‌اند؟ یکی از الگوها شانگهای است که نه به‌عنوان یک شهر، بلکه مانند یک استان و مستقیما زیرنظر دولت مرکزی اداره می‌شود. این ساختار، اختیار متمرکز و قدرتمندی را بر همه کارکردهای اصلی شهری، از برنامه‌‌‌‌ریزی گرفته تا حمل‌ونقل، فراهم کرده‌است.

از منظر اکونومیست، الگویی متعادل‌‌‌‌تر را می‌توان در توکیو دید. دولت کلان‌‌‌‌شهری توکیو، مسوول خدمات زیربنایی اصلی مانند آب، فاضلاب و بیمارستان‌‌‌‌های دولتی است. در کنار آن، ۲۳ ناحیه و مجموعه‌‌‌‌ای از شهرها و شهرک‌های پیرامونی قرار دارند که هرکدام شهردار و شورای منتخب خود را دارند و وظیفه ارائه خدماتی چون آموزش، مدیریت پسماند و برنامه‌‌‌‌ریزی محلی را بر عهده گرفته‌‌‌‌اند. نقش دولت کلان‌‌‌‌شهری، ایجاد هماهنگی میان این واحدهاست؛ تقسیمی منطقی که هم ‌مرز اختیارات را روشن می‌کند و هم از پراکندگی تصمیم‌گیری جلوگیری می‌کند. دولت مرکزی ژاپن نقش فعالی در هماهنگی میان این مناطق ایفا می‌کند. علاوه‌بر آن، شبکه‌ای گسترده و منسجم از مترو و قطارهای حومه‌‌‌‌ای، این منطقه پهناور را به‌هم متصل کرده‌است؛ به‌‌‌‌گونه‌‌‌‌ای که بیش از ۹۰‌درصد ساکنان منطقه بزرگ توکیو در فاصله‌‌‌‌ای کمتر از ۲۰ دقیقه پیاده‌‌‌‌روی از یک ایستگاه حمل‌ونقل عمومی زندگی می‌کنند. اکونومیست معتقد است؛ بدون‌تردید، ثروتمندتر‌بودن توکیو نسبت به بسیاری از ابرشهرهای آسیایی نیز در موفقیت آن بی‌‌‌‌تاثیر نیست.

منبع: دنیای اقتصاد

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا