اعتراف نمایندهای که به سرباز سیلی زد بعد از ۵ سال؛ هنوز در عالم فرافکنی سیر می کند/ عددی که کاملاً پرت و مضحک است/ این هم دروغی دیگر!
اقتصادنیوز: عصرایران در مطلبی نوشت: یادمان نمی رود که همین عنابستانی که امروز می گوید زدم و اشتباه کردم، آن روز دو پایش را کرده بود در یک کفش که الا و بلا نزده و گفت که سرباز به او توهین کرده و حتی با باتوم به شکمش زده است!
به گزارش اقتصادنیوز به نقل از عصرایران، بعد از گذشت ۵ سال از ماجرای سیلی زدن علی اصغر عنابستانی به صورت یک سرباز، این نماینده سابق مجلس اعتراف کرد که ناراحت شده و به صورت مامور راهور سیلی زده و این کارش اشتباه بوده است.
وی البته در ادامه گفته است: “این چه چیزی است که تا حالا یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون مطلب درباره اش تولید شده است؟ مثلاً چیه؟ موضوع دیگری نیست در کشور؟ شما را دارند عوضی می برند، مسیر را دارند عوضی می برند، همان هایی که شما اسمش را گذاشته اید مافیا.”
درباره سخنان جدید این فعال سیاسی کنونی و نماینده سابق چند نکته قابل توجه است:
1 – جای خوشوقتی است که بالاخره شخصاً ، واقعیت را گفت و پذیرفت که به صورت سربازی که صرفاً در حال انجام وظیفه بود، سیلی زده است.
2 – این که می گوید ممکن است انسان ناراحت شود و کار اشتباهی کند، حرف کاملاً درستی است و وزیر و وکیل و رئیس و مرئوس و … را شامل می شود. پس عنابستانی هم مانند همه انسان های روی زمین، ممکن بوده مرتکب اشتباه شود که گفته اند “انسان جایز الخطاست”.
3 – اما جناب عنابستانی فکر می کند که همه دعوا بر سر این بوده که چرا او به صورت یک سرباز سیلی زده است؟!
هر چند که ماجرا از همین سیلی زدن شروع شد ولی واقعیت این است که بالا گرفتن موضوع ، به خاطر دلایل مهمی تری بوده است که عنابستانی، یا نمی داند یا تجاهل می کند:
دروغ و اصرار بر دروغ
مردم از زمامداران، اعم رئیس جمهور و وزیر و نماینده مجلس و … انتظار راستگویی دارند. دروغ هر اندازه در اخلاق عمومی و آموزه های دینی، امری نکوهیده باشد، در عرصه سیاست پدیده ای صد برابر زشت تر و مشمئز کننده تر و غیرقابل گذشت تر است.
نماینده مجلس، به عنوان یک انسان، اشتباهی می کند و به صورت سرباز سیلی می زند. حتی اگر این را به حساب هیجان آن لحظه بگذاریم (و نه حتی به خاطر دید از بالا به پایین او به سرباز!) ، دروغ های حساب شده و مستمر بعدی او را به چه حسابی بگذاریم؟ آن لحظه هوای دستش را نداشته و ناگهان دستش رفته روی صورت سرباز بی نوا، بعداً و هنگام نوشتن بیانیه هم هوای قلمش را نداشته است که آن بیانیه دروغ را چند روز بعد از ماجرا نوشت و منتشر کرد؟
یادمان نمی آید که همین عنابستانی که امروز می گوید زدم و اشتباه کردم، آن روز دو پایش را کرده بود در یک کفش که الا و بلا نزده و گفت که سرباز به او توهین کرده و حتی با باتوم به شکمش زده است!

بد نیست بیانیه جناب عنابستانی را (که در ۷ بهمن ۱۳۹۹ منتشر کرده است) یک بار دیگر بخوانیم با حرف های امروزش مقایسه کنیم:
بسمه تعالی
مردم عزیز ایران
سلامعلیکم
گزارشی از واقعیت ماجرای این روزها جهت استحضار تقدیم می کنم:
اینگزارش در روزهای گذشته برای همکاران و بعضی خواص کشور ارسال شد و چون توصیه به صبر و سکوت شده بودم از انتشار عمومی خودداری گردید اما چون بعضا به صورت غیر رسمی در اختیار رسانهها قرار گرفت این گزارش را تقدیم میکنم:
راننده جوان و تازهکار من وقتی مطمئن میشود به برنامه سفر نمیرسیم و در حالی که من مشغول مصاحبه تلفنی هستم به راهبند ورودی خط ویژه نزدیک میشود.
سربازی جلویش را گرفته و چون کارت تردد ندارد مانع میشود. راننده میگوید ماشین مجلس است و نماینده عجله دارد. لذا سرباز برای اطمینان از نماینده بودن بنده از من کارت میخواهد که نشان میدهم. اما سرباز دیگری از راه میرسد و از سرباز اولی میپرسد این فرد کیست؟ میگوید نماینده مجلس است. سرباز دومی بیمقدمه به راننده ما میگوید برو کنار بچه خوشگل!
راننده ما با اشاره به بنده تاکید میکند که ایشان نماینده مجلس است ولی سرباز دوم یکی دو بار میگوید “هر خری هست برای خودش هست، من راه نمیدهم.”
من که از توهین بیدلیل سرباز ناراحت شدهام پیاده میشوم و به او میگویم که شما حق نداری توهین کنی، راه نمیدهی اشکال ندارد اما حق نداری به هیچ شهروندی ولو نماینده مردم توهین کنی و او دوباره باتومش را به شکم من میکوبد و میگوید گفتم هر خری هستی برای خودت هستی! دستم را روی شانهاش میگذارم و هلش میدهم، یکی دو قدم به عقب میرود و دوباره باتومش را به سمت من پرت میکند! برمیگردم و در صندلی عقب ماشین مینشینم و به راننده میگویم بشین برویم. سرباز که جلو راه ما را سد کرده به راننده اتوبوس عقبی میگوید از عقب سپر به سپر این ماشین بچسبان تا نتواند تکان بخورد! خواهشهای راننده ما برای باز شدن راه به جایی نمیرسد!
بخاطر قفل کردن خودرو ما از عقب و جلو توسط سرباز مزبور، ترافیک شدیدی ایجاد میشود. سرباز مرتبا با موبایل خود صحبت میکند. موتورسیکلتی از راهور میرسد، افسری پیاده میشود و با سرباز صحبت میکند و اصلا به ماشین ما نزدیک نمیشود. افسر ناشناس ناگهان وسط خیابان میایستد و شروع به فریاد زدن میکند و علیه مجلس و نمایندگان داد میزند و توهین میکند و تماشاگران این صحنه را علیه بنده تحریک میکند و سپس با گوشی موبایل خود از صحنه تشنجی که ایجاد کرده فیلمبرداری میکند و برخی از افراد حاضر در صحنه که تحت تاثیر جنجال ایجادشده علیه بنده قرار گرفتهاند به سمت ماشین آمده و مشت و لگد میزنند و شیشه عقب ماشین روی سر من خرد میشود! افسر دوم بعد از این همه جنجال راه را باز می کند و ما از صحنه خارج میشویم!
معاون عملیات راهور از راه میرسد و عذرخواهی مختصری از ما میکند و قول میدهد که با سرباز و افسر خاطی برخورد کند و ما هم چون برای سفر به حوزه انتخابیه عجله داریم میرویم.
با وجود قول سردار اشتری به اینجانب مبنی بر حل مساله و برخورد با متخلفین، سه روز بعد فیلمی که افسر انتظامی از جنجالآفرینی خودش گرفته بود، با محوریت ادعای کاملا دروغ و کذب «سیلی زدن» بنده به «صورت» یک سرباز در حال انجام وظیفه در فضای مجازی پخش میشود و سر از رسانههای خارجی در میآورد! و حمله بیسابقه و همهجانبه به این حقیر، مجلس و نظام شروع میشود و باقی ماجرا که میدانید!
چند نکته پایانی:
در همین باره:
اول، بنده به وجه به خودم اجازه سیلی زدن به صورت هیچکس را نمیدهم چه برسد به صورت یک سرباز وظیفه و صرفا بعد از چندین بار توهین زشت و بکار بردن الفاظ ناپسند توسط سرباز دوم که قاعدتا بایستی حتی با مردم عادی چه برسد نماینده مردم در چارچوب قانون و ادب مواجهه نماید، فقط او را هل دادهام و اساسا سیلی در کار نبوده است!
دوم، افسری که وظیفه حفظ نظم و رعایت قانون دارد خود عامل تشنج عمومی در خیابان و جنجالآفرینی شده و با ایجاد ناامنی و تهییج سایرین برای هجوم به سمت نماینده ملت با خیال راحت از صحنه سازیش با دوربین شخصی فیلم گرفته و آن را در فضای مجازی پخش میکند و هیچکس سراغی از نیت او نمیگیرد.
سوم، ظاهرا در روز اول ماجرا خبری به نقل قول از بنده منتشر شده که من اصلا از ماشین پیاده نشدهام که کذب محض است و هیچ سخنی با چنین مضمونی نگفتهام.
چهارم، اگر از حیثیت این همکار کوچکتان که همچون شما شأنیتی در این کشور جز خادمی و نمایندگی از مردم ندارد دفاع نشود تردید نکنید که این آخرین مورد نیست و بعد از این نمایندگی مردم جز اسباب تمسخر و هتک حرمت توسط سایرین چه اصحاب قدرت و ثروت و … نخواهد بود و قاعدتا تکلیف رفتار این اصحاب با مردم عادی که نیز کاملا واضح خواهد بود.
والعاقبه للمتقین
علیاصغر عنابستانی
نماینده مردم شریف شهرستانهای سبزوار، خوشاب، جوین، جغتای، داورزن، ششتمد
پس موضوع اصلی، دروغ گویی و و بدتر از آن اصرار بر دروغ بود. یعنی عنابستانی، وقتی داشت آن بیانیه را می نوشت می دانست که سیلی زده و دارد دروغ به خورد همان “مردم عزیز ایران” می دهد. در واقع، بیش از آن که مردم به “ورود ممنوع” او کار داشته باشند، مساله شان “دروغ ممنوع” است که متاسفانه برخی مسوولان به همان راحتی که وارد خط ویژه می شوند، دروغ هم می گویند.
اگر آن روز، عنابستانی می گفت زدم ولی اشتباه کردم و در صدد جبران بر می آمد، کار این قدر بالا نمی گرفت.
تا دروغ در این کشور وجود دارد و صاحب منصبان به راحتی آب خوردن دروغ می گویند، مطمئناً ایران روی توسعه و تعالی را نخواهد دید.
قانون شکنی و تبعیض
مردم حتی از یک پیک موتوری که بر خلاف مقررات وارد خط ویژه می شود، انتقاد می کنند چه برسد به این که یک نماینده مجلس که خودش قانونگذار و ناظر بر اجرای قانون است قوانین و مقررات را در روز روشن نقض کند و طلبکار هم شود. قانون شکنی از قانونگذار، چیزی نیست که مردم بدان بی اعتنا باشند.
همچنین مردم انتظار داشتند بعد از این ماجرا، با عنابستانی برخورد جدی شود که این هم محقق نشد و جامعه احساس تبعیض کرد و واکنش نشان داد.
ضعیف کشی
نکته سومی که باعث شد این ماجرا تشدید شود، “ضعیف کشی” بود. اگر عنابستانی مثلاً با فرمانده راهور تهران درگیر می شد، این همه جار و جنجال شکل نمی گرفت یا از جنس دیگر می بود. اساساً به راستی اگر به جای آن سرباز، یک سرهنگ یا سردار مانع ورود او به خط ویژه می شد، به صورت او هم سیلی می زد یا چون طرف مقابل سرباز بوده و ضعیف، دستش بالا رفته و بر صورت او نشسته است؟!
عدم مسوولیت پذیری و فرافکنی
یکی از انتقادات مردم از مسوولان، عدم مسوولیت پذیری آنهاست و این که مشکلات را به زمین و زمان نسبت می دهند تا خود را فاقد قصور و تقصیر جلوه دهند.
بیانیه را بخوانید؛ حتی درباره تخلف آشکار یعنی ورود غیر مجاز به خط ویژه – که محل عبور اتوبوس ها و خودروهای امدادی است – این نماینده وقت مجلس، مسوولیت را نپذیرفته و آن را به گردن راننده اش انداخته است: “راننده جوان و تازهکار من وقتی مطمئن میشود به برنامه سفر نمیرسیم و در حالی که من مشغول مصاحبه تلفنی هستم به راهبند ورودی خط ویژه نزدیک میشود.”
بقیه ماجرا را هم به سربازهای راهور و مافوق شان که بعداً آمده است نسبت داده که چنین کردند و چنان ؛ گو این که خودش شروع کننده نبوده و به عنوان موجوی منفعل در صحنه حضور داشته است.
طلبکاری
نماینده ای بر خلاف مقررات وارد خط ویژه شده، به دستور مأمور قانون برای خروج از خط ویژه تمکین نکرده، پیاده شده و به صورت سرباز سیلی زده و سپس شروع کرده به دروغ گفتن! و تازه بعد از این همه کار، به نمایندگان مجلس می گوید که باید از او حمایت کنند.
بند آخر بیانیه را ببینید: “اگر از حیثیت این همکار کوچکتان که همچون شما شأنیتی در این کشور جز خادمی و نمایندگی از مردم ندارد دفاع نشود تردید نکنید که این آخرین مورد نیست و بعد از این نمایندگی مردم جز اسباب تمسخر و هتک حرمت توسط سایرین چه اصحاب قدرت و ثروت و … نخواهد بود و قاعدتا تکلیف رفتار این اصحاب با مردم عادی که نیز کاملا واضح خواهد بود.”
جالب است که منتقدان خود را که گفته اند چرا به صورت سرباز سیلی زدی اصحاب قدرت و ثروت و سه نقطه خوانده و نمایندگان را بیم داده که اگر از او حمایت نکنند، مورد تمسخر و هتک حرمت قرار خواهند گرفت!
به راستی چرا باید یک نماینده بعد از تخلف و جرم آشکار، انتظار داشته باشد که مجلس از او حمایت کند؟ او طلبکار چه چیزی بوده است؟!
امیدواریم جناب عنابستانی، اگر تا کنون نمی دانست به چه دلیل افکار عمومی علیه او شوریدند، با این توضیحات متوجه اصل قصه بشود.
۴ – گفته است که یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون مطلب درباره این ماجرا تولید شده است. این هم مصداق یکی از دردهای ایران امروز است: عدد نفهمی مسوولان!
واقعاً ایشان یا اندازه یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون را نمی داند، یا نمی داند مطلب چیست! کجا و بر اساس کدام برآورد علمی، درباره ماجرای او یک میلیارد و ۲۰۰ میلیون مطلب تولید شده است؟ عددی که او می گوید بدین معناست که اگر مطالب تولید شده در باره آن ماجرا را حتی در طول این ۵ سالی که از آن گذشته تقسیم کنیم، به طور متوسط روزانه ۶۶۶ هزار مطلب تولید شده است که عددی کاملاً پرت و مضحک است و این هم دروغی دیگر!
واقعاً مسوولان و سیاستمداران ما کی می خواهند با عدد و رقم و فکت و آمار آشنا شوند الله اعلم!
۵ – و نهایتاً این که باز هم فرافکنی کرده و گفته است که مافیا به ماجرای او دامن زده است؛ یعنی هنوز در عالم فرافکنی سیر می کند که البته در این وادی، تنها نیست و بسیارند در میان مسوولان چون او!
منبع: اقتصاد نیوز


